اشاره: بخش دوم و پایانی گفتگوی خانم زهرا نادر، مدیرمسئول زنتایمز با آرتمیس اکبری، فعال حقوق دگرباشان را تقدیم شما میکنیم.
در بخش نخست، اکبری به روایت کشف تمایلات جنسی خود؛ تجربههای دشوار خود در خانواده و جامعه؛ تحول و تکامل شخصیتی؛ تصمیم به آشکارسازی هویت جنسی خود، و سرانجام، به گزارش فعالیتهای خود در دفاع از حقوق دگرباشان پرداخته بود.
در این بخش او از بیتوجهی جامعۀ بینالمللی و یوناما تا رسانهها، خبرنگاران، فمینیستها و فعالان مدنی و حقوق بشر به وضعیت رقتبار #جامعۀ_الجیبیتی_افغانستان و آرزوهای خود برای این جامعه سخن میگوید. نیز از محتوای سخنرانی خود در سازمان ملل میگوید که بهعنوان نخستین فرد فعال در این عرصه از افغانستان و دومین فرد در جهان انجام داده است.
زنتایمز: چرا چنین دیدگاهی در بین کسانی که خودشان را روشنفکر و فعال حقوق بشر و خبرنگار میدانند نسبتبه جامعۀ الجیبیتی وجود دارد؟
آرتمیس: یک بخش از آن برمیگردد به تعصبات بیجایی که در ذهنشان شکل گرفته و حاضر نیستند که آن تعصبات را بگذارند کنار و آن تعصبات باعث شده که حاضر نباشند موضوعات مربوطبه جامعۀ الجیبیتی را پوشش دهند. تعصب واقعاً چیزی است که بزرگترین تأثیر را میگذارد. من در یک نشستی در مورد افغانستان بودم، جز من، کنشگران دیگری نیز از افغانستان در آن صحبت میکردند. خبرنگاری آنجا بود و ویدیو میگرفت. نوبت به صحبت من که رسید، کلاً ویدیو را متوقف کرد و شروع کرد به گرفتن ویدیو و عکس از جمع. وقتی نفر بعد از من به صحبت آغاز کرد، دوباره دوربین را برگرداند و شروع به ثبت ویدیو کرد. برای من بسیار دردناک بود و من خیلی اذیت شدم. ناراحت و عصبی شدم. متأسفانه تعصب قومیتی، تعصب عجیب و غریب دیگری که دارند باعث چنین رفتارهایی میشود. گاهی خبرنگار مشکلی ندارد و میخواهد پوشش بدهد، اما سیاست رسانه و حفظ احتیاط در برابر مخاطبانش و ارزشهایی که بر جامعۀ افغانستان حاکم است باعث میشود که ما را قربانی کنند و یا هم اگر گزارشی میدهند با این مضمون گزارش دهند که مثلاً اینها آدمهاییاند که دنبال رقصشاناند و دنبال آرایششاناند، بگذارید زندگی خودشان را بکنند؛ نمیآیند در مورد کرامت و منزلت انسانی، مطالبات حقوقی، سیاسی و اجتماعی ما صحبت کنند.
زنتایمز: به نظر خودت همین نادیده گرفته شدن و به حاشیه رانده شدن چقدر نقش دارد در اینکه اعضای جامعۀ الجیبیتی را تنها بهعنوان افرادی بنگرند که مشکل دارند و بهعنوان بازیگران عرصههای متفاوت و کسانی که نقش سیاسی دارند و خواستهای سیاسی دارند، نپذیرند؟
آرتمیس: مسئلهای را که اشاره کردی دقیقاً برای ما تکرار میشود. من در این مدت در کنفرانسهای زیادی بودهام و این دیدگاه را در آنها در مورد زنان و جامعۀ کوییر با چشمهای خودم دیدهام. تانیا کیهان، زنی موفق در اتریش است و چندینبار در رسانههای اتریش بهعنوان یکی از موفقترین زنان پناهجوی افغانستانی ظاهر شده است. ما با هم در یک کنفرانس بودیم که در آن در مورد مسایل سیاسی صحبت میشد. وقتی تانیا اظهار نظر میکرد، مردها را میدیدم که صورتشان را برمیگردانند و بعضیهایشان پوزخند میزدند و به صحبتهای او توجه نمیکردند. خود مرا، که بهعنوان کویر آنجا حضور داشتم، اصلاً آدم حساب نمیکردند. در کنفرانس دیگری که در آن در مورد افغانستان صحبت میشد، وقتی سؤال پرسیدم جدی نگرفتند. وقتی جلسه خلاص شد، پوزخند میزدند. اصلاً جدی نگرفتند که علوم سیاسی خواندهام و فعلاً هم روابط بینالملل میخوانم و دانشش را دارم. تانیا برای اتریشیها قابل احترام است، ولی در جامعۀ افغانستان همین است. مثلاً وقتی بحث در مورد سیاست تمام میشود و در مورد مشکلات خودمان صحبت میشود نادیده گرفته میشوم، چون کوئیر [Queer] هستم. مثلاً میگویند من توانایی و درک لازم را ندارم که بیایم در مورد مسائل سیاسی حرف بزنم. من خیلی مقاله نوشتهام و دانشگاه ما چندین مقالۀ مرا منتشر کرده است، اما وقتی مقالهها را برای رسانههای خودمان میفرستم، از من توقع دارند که اگر مقالهای هم مینویسم در مورد جامعۀ الجیبیتی باشد. مقالۀ سیاسی که مینویسم در دانشگاه در اروپا نشر میشود، ولی رسانههای ما آن را نادیده میگیرند. در جمع که صحبت میکنم صحبتهایم قطع میشود و قرار نیست گوش داده شود. فقط دوست دارند در مورد خودم صحبت کنم، در مورد جامعۀ الجیبیتی حرف بزنم، همان را هم در مورد ضعفها دوست دارند باشد، نه روی نطقۀ قوتها و در مورد حق و حقوق.
زنتایمز: ما دربارۀ اینکه چگونه جنسیت افراد، خیلی وقتها سبب سلب صلاحیت آنان در سیاست شده صحبت کردیم، میخواهم بپرسم که چطور میتوان این وضعیت را تغییر داد؟
آرتمیس: این از سؤالهای خیلی سختی است. در مورد شرایط فعلی افغانستان، که خیلی پیچیده است. سعی میکنم نظر ندهم، چون ممکن است بعضی وقتها نظر من برای کسانی که در داخل افغانستان هستند خیلی ناراحتکننده باشد. اما در مورد حکومت پیشین همیشه میگفتم که این پتانسیل وجود داشت که اوضاع برای جامعۀ الجیبیتی بهتر شود. در حکومت پیشین هرچند انتقادات بود و حقوق زنان نمایشی بود، اما میتوانستیم همان بخش نمایشیاش را برای جامعۀ الجیبیتی هم داشته باشیم. چونکه انعطاف را در داخل دیده بودم. وقتی با دادستان کابل صحبت کردم و از جامعۀ الجیبیتی حمایت میکرد، شماری از افراد سرشناس از جامعۀ الجیبیتی بودند و بعد هم در اواخر دیده بودیم که جامعه کمی بازتر شده بود و افراد میخواستند صحبت کنند و رسانهها درست است اصطلاحات نادرست به کار میبردند، ولی نیتشان حمایت بود. این تغییر داشت به آن سمت پیش میرفت و اوضاع داشت بهتر میشد. به نظرم اگر در افغانستان تغییر ایجاد شود باید تغییر در افکار عمومی ایجاد شود. اگر مثلاً در افغانستان خارجیها آمدند حکومتی را با ارزشهای غربی در آن روی کار آوردند، ولی چون دیدگاه اکثریت مردم تغییر نکرده بود، هنوز خشونت در مورد زنان وجود داشت، ازدواج اجباری بود، کودکآزاری بود، بچهبازی بود و خیلی چیزها بود. به نظرم ذهنیت افراد باید تغییر کند. من در افغانستان زندگی نکردهام، ولی با کسانی که مهاجر بودهاند صحبت کردهام و زندگی کردهام. بسیاری از آنها سواد خواندن و نوشتن ندارند، به همه چیز فقط با عینک دین نگاه میکنند. وقتی کسی، در کنار عقاید اسلامی، دربارۀ لیبرالیسم، مارکسیسم و عقاید فمینیستی اطلاعات داشته باشد، عینکها را مکرر جابهجا میکند و از زوایای مختلف قضیه را بررسی میکند. مردم افغانستان چون فقط با همان عینک دین به امور و موضوعات میبینند این باعث میشود جامعۀ الجیبیتی مورد خشونت قرار بگیرد. ولی یک چیز را من میگویم که مردم افغانستان پتانسیلش را دارد. مثلاً در همان مدت کوتاه هم دیدم که رسانهها، بهویژه روزنامهها، خیلی کوشش کردند در مورد جامعۀ الجیبیتی صحبت کنند. سعی کردند دیدگاههای افراد را تغییر بدهند. در مورد زندگیشان آگاهیدهی کنند که مقدار تأثیر خودش را گذاشت. مثلاً وقتی به لیلا حسینی، که مردم به نام صبور میشناختند، حمله شد، دیدیم که موجی از حمایتهای مردمی از او شکل گرفت. برای اولینبار دیدیم که از یک کوئیر اینقدر حمایت میشود. ولی وقتی که آگاهی نباشد و دوباره طالبان بیایند و علم و دانش را بگیرند و رسانهها را سرکوب کنند و دوباره عقاید دیگر را به مردم تحمیل کنند، خب دوباره به عقب برمیگردیم.
زنتایمز: در شرایطی که طالبان زنان را عملاً از جامعه حذف کردهاند و میگویند که جامعۀ الجیبیتی وجود ندارد، آیا به نظر خودت امکان دارد که آگاهی بهنحوی گسترش یابد که ذهنیتها را تغییر دهد؟
آرتمیس: به نظرم هنوز این شرایط هست، اگرچه رسانهها در افغانستان فعالیت میدانی آنچنانی ندارند. ولی ما در قرن ۲۱ زندگی میکنیم و مردم به انترنت و رسانههای اجتماعی دسترسی دارند و دیگر آن حاکمیت ملی کشورها طوری نیست که با کنترول مرزهای خودشان بتوانند جلو نفوذ و نشر اطلاعات از خارج را بگیرند. کاری که در ایران کردند؛ اطلاعات مردم ایران خیلی ضعیف بود و هیچ در مورد جامعۀ الجیبیتی معلومات نداشتند. همین وضعیتی که فعلاً جامعۀ الجیبیتی در افغانستان دارد. خیلیها، حتی اعضای جامعۀ الجیبیتی، فرق بین گی [Gay] و ترنس [Trans] را نمیدانند. این یک درد است. این مشکل در ایران هم بود. سالهای ۲۰۱۷ جامعۀ الجیبیتی ایران هم همین مشکل را داشت، ولی حالا در تظاهرات انقلابی که در ایران اتقاق افتاده میبینیم که مردم ایران بعضیهایشان پرچم رنگینکمانی را در دست میگیرند و از جامعۀ الجیبیتی حمایت میشود. در تشکلات سیاسی از جامعۀ الجیبیتی حمایت میشود. در هر برنامه از جامعۀ الجیبیتی حضور دارند. در خیابانهای ایران بارها بنرهایی به حمایت از جامعۀ الجیبیتی نصب میشود و میبینیم آن جنبش چقدر قویتر شده است، چون چند رسانه برای جامعۀ ایران خوب فعالیت کرد وخوب اطلاعرسانی کرد. در حالی که مردم افغانستان به رسانههای اجتماعی دسترسی دارند، اما مردم ایران به فیسبوک، یوتیوب، توییتر، تلگرام، واتساپ و انستاگرام دسترسی کامل ندارند. ولی همین رسانهها، با وجود مشکلات در ارسال اطلاعات به ایران، توانستند افکار عمومی را اینقدر تغییر بدهند. برای افغانستان هم قطعاً این تغییر اتفاق میافتد، چون مردم ما پتانسیلش دارند، ولی به اطلاعات درست دسترسی ندارند و اطلاعات درست باشد، قطعاً میشود. ولی این وظیفۀ یک نفر نیست. خوب این نیاز به یک حمایت جمعی دارد. ما جامعۀ اکتویستی الجیبیتی خیلی کم داریم، ولی این دلیل نمیشود که بگوییم جامعۀ الجیبیتی افغانستان ضعیف است. به این دلیل است که محیط و فضای امنی را ایحاد نکردیم که آنها احساس امنیت کنند و بیایند فعالیت خود را شروع کنند. این اطلاعرسانی یک تلاش جمعی است. فمینیستها، فعالان حقوق بشر، خبرنگاران، رسانهها همۀ اینها باید دستبهدست هم بدهند تا بتوانند همه چیز را [در مورد جامعۀ الجیبیتی] درست پیش ببرند. کاری که دیگران یا ایرانیها انجام دادند ما هم میتوانیم انجام دهیم.
زنتایمز: میخواهم بدانم که خواستههای کلانی که در سازمان ملل مطرح کردی چه بود؟ آیا راهی برای رسیدن به آن خواستهها میبینی؟
آرتمیس: در سازمان ملل در مورد وضعیت جامعۀ الجیبیتی افغانستان صحبت کردم. روایت چند تن از کسانی را که ما زندگیشان را مستند کردیم [مطرح کردم]. روایتهایی بود که با سازمان دیدبان حقوق بشر کار کردیم، چند کیس خاص را مستند کردیم و به اشتراک گذاشتیم. آنجا هم یک مرد همجنسگرا بود که در رسانههای اجتماعی اطلاعرسانی میکرد و او را بهشکل وحشتناکی کشتند و یا مثلاً زندگی یک خانم انترسکس افغانستانی را برایشان به اشتراک گذاشتم که بهخاطر انترسکس بودن بارها مورد خشونت قرار گرفته است. از زندگی سحر، زنی همجنسگرا گفتم که وقتی کودک بود، خانوادهاش او را مجبور کرد با مردی، که سنش بالاتر بود، ازدواج کند. او میگفت آن موقع سنم خیلی کم بود و حتی نمیدانستم رابطۀ جنسی یعنی چه، ولی میگفت هر روز به من تجاوز میشد. این روایتها را به اشتراک گذاشتم و این آمار را دادم که چند درصد از جامعۀ الجیبیتی خشونت را تجربه کردهاند. بعد در مورد پناهجویان جامعۀ الجیبیتی صحبت کردم که باید چه راهکارهایی به وجود بیاید که یک مسیر امن و قانونی ایجاد شود تا کسانی را که در معرض خطر هستند نجات بدهیم و به کشورهای مختلف انتقال بدهیم. درمورد پناهجویان الجیبیتی در کشورهای ترانزیتی مثل ترکیه صحبت کردم و راهکار دادم و یک انتقاد هم از جامعۀ بینالمللی کردم که همیشه در مورد زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی صدای بلند داشتهاند، ولی در مورد جامعۀ الجیبیتی هیچوقت این کار را انجام ندادهاند و هیچوقت از آنها حمایت نکردهاند. از یوناما انتقاد کردم و گفتم سال ۲۰۰۲ یوناما تأسیس شد که از حقوق تمام مردم افغانستان دفاع کند، اما تا حالا برای جامعۀ الجیبیتی کاری نکرده است. بعد گفتم که یوناما باید یک راهکار برای حمایت از جامعۀ الجیبیتی ایجاد کند و یک رابطۀ محکم با این جامعه تشکیل بدهد تا بتواند به آن کمک کند و کمکهای بشردوستانه برساند. بهICC که افغانستان هم جزء آن است باید مأموریتی جداگانه داده شود که خشونت علیه جامعۀ الجیبیتی را بررسی و عاملان آن را مجازات کند. گفتم که مکانیزمهایی هست که ICC [با استفاده از آنها] میتواند در مورد وضعیت خشونت مبتنی بر جنسیت همین حالا مداخلۀ بشردوستانه کند و [عاملان را] تعقیب کند. با اینکه چین و روسیه رد کردند، ولی دیگران مثل امریکا، فرانسه و ایتالیا حمایت کردند. نهادهای دیگری بودند که گفتند داوطلبانه همکاری میکنند و از جامعۀ الجیبیتی حمایت میکنند. بعضیهایشان گفتند که سعی میکنند اسپانسر پیدا کنند تا برای جامعۀ الجیبیتی مسیری امن و قانونی ایجاد شود که آنهایی کسايی که آسیبپذیر هستند را نجات بدهند. در مورد پناهجویانی که در ترکیه و پاکستان هستند، صحبت کردیم که آنها خارج شوند.
زنتایمز: نهادی که خودت تأسیس کردی و همراه خودت گروهی از اعضای الجیبیتی کار میکنند، چه فعالیتهایی داشته است، چه خدماتی ارائه میدهید و چه دستاوردی داشتهاید؟
آرتمیس: وقتی افغانستان سقوط کرد، دیدیم که هیچ سازمانی نبود که به جامعۀ الجیبیتی کمک کند و ما آن موقع یک کارزار را برای خروج جامعۀ الجیبیتی راهاندازی کردیم. آن کارزار باعث شد خیلی از رسانهها و سیاستمدارها با ما تماس بگیرند. توانستیم از آن طریق اول از همه، کمک مالی به خیلیها بفرستیم. با تعدادی از انجوهای خارجی صحبت کردیم که باعث شد خودشان وارد کار شوند و به جامعۀ الجیبیتی کمک کنند. بعد نهاد خودمان را در جمهوری چک ثبت رسمی کردیم. ما از هیچ جایی بودجه نمیگیریم. همۀ کارهای ما داوطلبانه است، ولی از طریق فودنگیری پول جمع کردیم و فرستادیم به افغانستان به کسايی که نیاز دارند. بعد به همکاری سازمانهای دیگر توانستیم چند نفر را، که تعداد کمی هم بود، خارج کنیم و به کشورهای امنی برسانیم. ولی متأسفانه تعداد خیلی کمی بوده است. مثلاً فقط سال ۲۰۲۲ بیشتر از ۱۵۰۰ درخواست دریافت کردیم، اما فقط ۸۳۵ درخواست را ارزیابی کردیم که از آن میان تا ۱۱۷ تن در داخل افغانستان کمک مالی دریافت کردند و ۲۹ تن در ترکیه، و تعداد ۸۶ تن خارج شدند که رقمی ناچیز است. چون تعداد ما کم است و [افراد] داوطلبانه همراه ما کار میکنند و به هیچ جایی هم وابسته نیستیم. کار دیگری که کردیم این بود که بتوانیم صدای آنها را انعکاس بدهیم، چون هیچوقت در موردشان صحبت نشده بود.
زنتایمز: بهعنوان پیام آخر، هر آنچیزی که من نپرسیدم و هرچیزی که خودت فکر میکنی نیاز است مطرح کنی و مردم بخوانند، میتوانی با مخاطبان شریک کنی.
آرتمیس: این پیام آخِر را من در شورای امنیت هم دادم که هیچکسی در کرۀ زمین نباید بهخاطر کسی که هست، اینکه کسی را دوست دارد و چیزی که هست خشونت را تجربه کند، آزار و اذیت جنسی را تجربه کند، تجاوز را تجربه کند و مرگ را تجربه کند. خیلیها کشته میشوند متأسفانه. حتی اگر انتخاب شخصیاش است و یا به این دلیل که طوری که هست به دنیا آمده است، نباید خشونت ببیند. کسی در کرۀ زمین نباید مستحق این باشد که این خشونتها را به این شکلهای وحشیانه تجربه کند.
زنتایمز: پیام زیبایی بود و اطمینان میدهم که به مخاطبان ما میرسد. باز هم سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتی.