حملۀ انفجاری در مرکز تبیان چه بر سر خبرنگاران آورد؟

فرشته غنی 

به مناسبت روز جهانی مطبوعات زن‌تایمز در یک گزارش تعقیبی و تکمیلی به وضعیت خبرنگارانی پرداخته است که در تاریخ ۲۰ حوت ۱۴۰۱ در مرکز فرهنگی تبیان هدف یک حملۀ انفجاری قرار گرفتند. حسین نادری، خبرنگار و سهیل صدیقی و اکمل نظری، ‌کارآموزانی‌ بودند که در این انفجار کشته شدند. هم‌چنین نزدیک به ۴۰ تن در این حمله زخمی شدند که اکثر آن را خبرنگاران تشکیل می‌دهند. 

یک روز بعد از این انفجار مرکز فرهنگی تبیان، داعش مسئولیت آن را به عهده گرفت و گفت که این محفل را به دلیل حضور شیعیان و خبرنگاران هدف قرار داده است. نُه روز بعد طالبان با نشر ویدیویی ادعا کرد که یک عضو داعش را که در این حمله دست داشته است، بازداشت کرده است. مرد جوانی که در این ویدیو دیده می‌شود، ادعا می‌کند که او به بهانۀ آموختن کامپیوتر به این مرکز رفت‌و‌آمده می‌کرده و آن را زیر نظر داشته است.‌ او در این ویدیو می‌گوید: «بیک مواد منفجره را به داخل مرکز فرهنگی تبیان ماندم و وقتی از این مرکز برامدم، چند لحظه بعد انفجار کرد.» 

با وجود تلاش‌های زن‌تایمز برای صحبت با مسئولان مرکز فرهنگی تبیان، آنان حاضر به مصاحبه نشدند.  

خبرنگار و دانشجویانی که کشته شدند 

خواجه شریف‌الله صدیقی، خبرنگار رادیو تلویزیون ملی افغانستان، در ‌روزی که انفجار روی داد‌، برای تهیۀ یک گزارش خبری به یکی از روستاهای دور‌دست‌ شهر مزار شریف‌ رفته بود که تماسی از دفترش دریافت کرد. مدیر خبر به او اطلاع داد که انفجاری صورت گرفته و او باید خودش را هرچه زودتر به محل برساند و از آنجا گزارش دهد. 

زمانی که صدیقی به محل رویداد (مرکز فرهنگی تبیان) می‌رسد، متوجه می‌شود که پسرش، سهیل صدیقی، در این مرکز بوده است. صدیقی ابتدا در محل رویداد به‌دنبال پسرش می‌گردد، اما زمانی که او را نمی‌یابد، ‌در ‌شفاخانه‌های نزدیک محل رویداد به جستجو می‌پردازد. پس از ساعتی‌، او پسرش را، در حالی که به کما رفته بوده است، در اتاق عاجل شفاخانه‌ای در مزار شریف پیدا می‌کند. پسر صدیقی به‌شدت از ناحیۀ سر زخمی شده بود. صدیقی می‌گوید: «داکتران به ما گفتند که باید پسرتان را به کابل انتقال بدهید، اینجا امکانات زیادی وجود ندارد.» 

با وجود اینکه صدیقی پسرش را به کابل انتقال می‌دهد، اما پسرش از کما بیرون نمی‌آید تا اینکه در‌ ۳۰ حوت ۱۴۰۱ در یکي از شفاخانه‌های شهر کابل جان می‌دهد. صدیقی می‌گوید که پسر‌ ۲۰ ساله‌اش دانشجوی‌ رشتۀ کمپیوتر‌ساینس در یکي از دانشگاه‌های خصوصي بود و بیشتر از شش ماه می‌شد که در مرکز فرهنگی تبیان به‌عنوان کار‌آموز کار می‌کرد. 

اکمل نظری، ۱۹‌ ساله دانشجوی رشتۀ خبرنگاری در دانشگاه بلخ نیز مانند سهیل صدیقی در حال سپری کردن یک دورۀ کار‌آموزي با رادیو تلویزیون راه فردا بود. محب‌الله نظری، برادر بزرگ اکمل نظری به زن‌تایمز می‌گوید که برادرش گهگاه‌ برای اشتراک در دوره‌های آموزشی به مرکز فرهنگی تبیان می‌رفت و در روز انفجار، او رفته بود تا با مسئولان مرکز فرهنگی تبیان در مورد استفاده از سالون این مرکز برگزاری یک سیمینار آموزشی صحبت کند.  

او می‌گوید که اکمل یک روز قبل از انفجار تولد ۱۹ سالگی‌اش را جشن گرفته بود: «آرزوی بزرگ اکمل این بود که خبرنگار مسلکی شود و بتواند در این رشته به موفقیت برسد.» 

حسین نادری، دانشجوی حقوق و علوم سیاسی در یک دانشگاه خصوصی بود و دو سالی می‌شد که به‌عنوان خبرنگار با رسانۀ صدای افغان (آوا)، که زیر چتر مرکز فرهنگی تبیان فعالیت دارد، کار می‌کرد. یکی از بستگان حسین نادری در صحبت با زن‌تایمز می‌گوید که نادری تنها سرپرست خانوادۀ شش‌نفره‌اش بود و در مزار تنها زندگی می‌کرد تا مصارف خانواده‌اش را بپردازد. «حسین هر ماه معاش خود را برای تأمین مخارج اعضای خانواده‌اش به ولایت سرپل می‌فرستاد و ۹ ماه می‌شد که به خانه برنگشته بود، چون پول کرایۀ [موتر] را نداشت.» 

این منبع می‌گوید که خانوادۀ نادر به‌حدی با مشکلات اقتصادی مواجه است که پول کفن و دفن نادری را یک مؤسسۀ خیریۀ اهل تشیع پرداخته است، اما خانوادۀ او کمکی از نهادهای خبرنگاری یا رسانه‌ای که او برای آنها کار می‌کرده است، دریافت نکرده است. 

سرنوشت خبرنگاران زخمی 

زن‌تایمز هم‌چنین با‌ ۱۰ خبرنگاری صحبت کرده است که در این حمله زخمی شده‌اند. حداقل ۸ تن از این خبرنگاران می‌گویند که توان پرداخت هزینۀ درمان‌شان را ندارند. 

رسول سالک، خبرنگار یکی از تلویزیون‌های محلی، که پردۀ یکی از گوش‌هایش بر اثر این انفجار پاره شده است و نیاز به عمل جراحي دارد، می‌گوید توان پرداخت هزینۀ درمانش را ندارد. او تنها نان‌آور یک خانوادۀ پنج‌نفری است و می‌گوید که کمتر از ۱۰۰ دالر در ماه معاش دریافت می‌کند که به‌سختی مصارف خوراک خانواده‌اش می‌شود و پولی برای درمان او باقی نمی‌ماند. 

آقای سالک، که هزینۀ درمانش را در حدود ‌هزار دالر برآورد می‌کند، می‌گوید که او به‌خاطر کارش زخمی شده است، اما هیچ نهادی برای حمایت و درمان او اقدامی نکرده است. «جز روز اول که کمیته مصونیت خبرنگاران هزینۀ تداوی یک روزۀ ما را پرداخت، دیگر هیچ نهادی به ما کمک نکرده است.» 

حسیب‌الله حازم، خبرنگار یک تلویزیون محلی، که از ناحیۀ سر زخمی شده و مثل سالک پرده‌های گوشش دچار مشکل شده است، می‌گوید افزون بر اینکه هزینۀ درمان را ندارد، نگران است وظیفه‌اش را نیز از دست بدهد: «دفتر به من یک هفته مهلت داده است که اگر تداوی‌ام را آغاز نکنم و منتظر بمانم، به‌جای من کس‌ دیگری را استخدام کرده و مرا منفک خواهند کرد.» 

گردن خبرنگاران همچنان زیر تیغ طالبان 

مرکز خبرنگاران افغانستان در گزارشی که به مناسبت روز جهانی مطبوعات منتشر کرده است، اعلام کرده است که نسبت‌به سال گذشته، خشونت و تهدید علیه خبرنگاران ‌نزدیک به ۶۵ درصد افزایش یافته است. این مرکز گفته است که در جریان ۱۲ ماه گذشته (ماه می سال ۲۰۲۲ تا می ۲۰۲۳)‌، دست‌کم ۲۱۳ مورد رویداد خشونت‌بار، تهدید و بازداشت خبرنگاران را ثبت کرده است. آمار ثبت‌شده از سوی این نهاد، شامل مرگ حسین نادری و زخمی شدن ۲۱ خبرنگار، ۶ مورد خشونت فیزیکی، ۱۱۵ مورد تهدید و دست‌کم ۷۰ مورد بازداشت خبرنگاران می‌شود. از این میان، دو خبرنگار، مرتضی بهبودی و خیرالله پرهر تا هنوز در زندان طالبان به‌سر می‌برند. 

مرتضی بهبودی، خبرنگار افغانستانی‌ـ‌فرانسوی در ۱۵ جدی سال ۱۴۰۱ از فرانسه با هدف تهیۀ گزارش به افغانستان سفر کرد و در ۱۷ جدی، هنگامی که می‌خواست اعتبارنامۀ کاری‌اش را به طالبان تحویل دهد، در کابل بازداشت شده است. 

الکساندرا مستواجا، همسر مرتضی بهبودی در مصاحبه با زن‌تایمز می‌گوید که از آن زمان تا کنون از وضعیت همسرش هیچ اطلاعی ندارد و نگران سلامت فیزیکی و روانی ‌او ‌است. 

عبدالمتین قانع، سخنگوی وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان در صحبت به زن‌تایمز بازداشت بهبودی را تأیید کرد، اما هیچ معلوماتی در مورد اتهامات نسبت‌داده‌شده به او ارائه نکرد. او گفت که کمیسیون تخطی رسانه‌های اطلاعات و فرهنگ طالبان در جریان دوسیۀ بهبودی است و تلاش می‌کند «موضوع او حل شود.» او گفت: «امیدوار هستیم که حقوق او را تأمین کنیم.» 

مستواجا می‌گوید، هنگامی که بهبودی تصمیم خود مبنی بر رفتن به افغانستان را با او شریک کرد، او از بهبودی خواست تا به‌خاطر خطرات و تهدیدها به افغانستان نرود. همسر بهبودی می‌گوید: «او گفت به هر حال‌ باید به مردم خود کمک نمایم و خدمت کنم چون کشورم را با تمام وجود و قلبم دوست دارم.» 

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Email
Print

مرتبط

Open chat
پیامی دارید؟
سلام
می‌خواهید پیامی را با ما شریک بسازید؟