کارت محرم چیست و چگونه زندگی شماری از زنان را فلج کرده است؟
نازنین، قابلهی ۲۳ ساله با چهار سال تجربه، اکنون تنها در صورتی میتواند به محل کار برود که همراه یک مرد باشد و کارت محرم با خود داشته باشد. مرد، که شوهرش است، باید بیکار بماند تا او را همراهی کند و هر دوی آنها باید کارتی را حمل کنند که توسط وزارت صحت افغانستان صادر شده و از سوی وزارت امر به معروف و نهی از منکر تأیید گردیده است. هر صبح، پیش از پوشیدن یونیفرم یا تهیه صبحانه، یک سوال آشنا ذهناش را مشغول میسازد: «آیا شوهرم امروز میتواند با من بیاید؟»
اگر شوهرش نتواند او را همراهی کند، نازنین بیرون کلینیک میماند و معاش روزانهاش را از دست میدهد. «تا حالا، تنها سه بار بدون محرم رفتم و مسئولین امر به معروف جلو ورودم به کلینیک را گرفتند و گفتند که بدون محرم اجازه ورود ندارم. [در هر سه بار] به خانه برگشتم و معاش نگرفتم.»
او ماهانه ۱۸ هزار افغانی درآمد دارد، اما یکسوم آن صرف هزینهی ترانسپورت و غذای محرم میشود. در خانه، مسئول تأمین مخارج یک خانواده ۱۲ نفری است که یکی از آنها مادر مریضاش است. اگر مجبور نبود با محرم برود، شوهرش میتوانست کار کند، درآمدی داشته باشد و به حفظ اقتصاد خانواده کمک کند. او میگوید: «این قانون تنها عزت ما را از ما نگرفته، بلکه ستون فقرات اقتصاد خانوادهی ما را شکسته است.»
نازنین اکنون بزرگترین آرزویاش این است که بدون محرم از خانه بیرون شود و مانند گذشته به کار برود.
از زمان بازگشت طالبان به قدرت در اگست ۲۰۲۱، حقوق زنان افغان بهطور دوامدار محدود شده است. اکنون آنها از مکتب و دانشگاه محروم شدهاند، از کار منع گردیدهاند و از زندگی عمومی حذف شدهاند. اما حالا قانون جدیدی لایهی دیگری از محدودیت را بر زنان تحمیل کرده است: کارت محرم که یک کارت سفید مستطیلی است با مُهر «امارت اسلامی» طالبان در گوشهی بالایی آن. این کارت توسط وزارت امر به معروف و برای کارمندان زن صحی از سوی وزارت صحت و با تأیید امر به معروف صادر میشود. روند دریافت آن یک تا سه هفته طول میکشد و شامل بررسی اسناد هویتی مانند تذکرهی پدر، برادر و نکاحنامهی شوهر یا پسر است.
طبق این قانون، زنان باید با یک محرم مرد همراه باشند و کارت محرم حکومتی با خود داشته باشند تا بتوانند وارد اماکن عمومی، محل کار، بازارها یا حتی دواخانه شوند. در غیر آن، در معرض بازداشت، ضرب و شتم، ازدستدادن شغل یا عواقب بدتر از آن قرار میگیرند. این قانون در ابتدا در دسمبر ۲۰۲۱ برای سفرهای دور وضع شد، اما از آن زمان تاکنون به تدریج حلقه این محدودیت تنگتر شده و هر نوع خروج از خانه را برای زنان به دردسر جدی بدل کرده است.
زنان از سراسر افغانستان و از سنین متفاوت در گفتگو با زن تایمز گفتهاند که این سیاست طالبان زندگی روزمرهی آنان را به میدان مینِ ترس، تحقیر و وابستگی اجباری تبدیل کرده است.
زُبیده، زنی جوان با مدرک ادبیات انگلیسی و تجربه تدریس، همیشه علاقهمند به آموزش بوده است. او از سال ۲۰۱۸ وارد بازار کار گردید و ابتدا در یک مؤسسه زبان استاد شد. بعد از آمدن طالبان، با یک سازمان محلی که پروژههای برنامه جهانی غذا (یو ان اف پی) را اجرا میکرد، همکاری نمود.
زُبیده به زن تایمز میگوید: «مامورین امر به معروف هر روز میآمدند و روز به روز سختگیرتر میشدند. حضور روزانهشان و بررسی زنان برای محرم باعث شد کارکردن برای ما بسیار دشوار شود.» او روزی را به یاد دارد که بدون محرم به کار رفت: «اجازه ندادند داخل دفتر شوم. اسنادم را آوردند، در موتر امضا کردم و به خانه برگشتم.»
در ماه اپریل امسال، زمانیکه برادرش افغانستان را ترک کرد، شرایط برای زبیده بهمراتب سختتر شد. «دفتر اعلام کرد که ادامهی کار بدون محرم ممکن نیست. مجبور شدم کاری را که دوست داشتم و سالها برایش زحمت کشیده بودم، ترک کنم. استعفا یک ضربهی بزرگ بود. تحملاش برایم خیلی سخت بود.»
مریم، کارمند نظارت و حقوقی در یک نهاد غیردولتی، سه روز متوالی نتوانسته به کار برود، چون محرم ندارد. شوهرش وفات کرده و پسرش ازدواج کرده، در نتیجه هیچ مرد محرم ندارد. مریم میگوید: «من کارم را دوست دارم و خودم را زن قوی میدانم، اما در این سه روز آنقدر گریه کردم که حس میکنم تمام قوتام را از دست دادهام.»
در ولایت مریم در غرب افغانستان، یک نهاد کمکرسان پس از بازداشت هفت زن کارمند به خاطر نداشتن محرم، تعطیل شد. بعد از آن، محل کار مریم نیز به او اجازه ورود به دفتر یا میدان را بدون محرم نداد. مدیرانش به او گفتند: «اگر خدای نکرده بازداشت شوی، کل پروژهی چندصدهزار دالری ما در خطر میافتد.»
خواهر مریم از ولایت هلمند، پسرش را فرستاد تا محرم او شود. اکنون مریم به خواهرزادهاش امید بسته که برای ایفای نقش محرم برای عمهی ۴۸ سالهاش، سفری ۱۲۰۰ کیلومتری و ۱۱ ساعته را از جنوب کشور آغاز کرده است.
مریم امیدوار است زمانیکه خواهرزادهاش برسد، بتواند کارت محرم بگیرد و به کار بازگردد. او میگوید: «امروز که خواهرزادهام زنگ زد و گفت عمه جان، من در راهم تا محرمات شوم، از خوشی گریه کردم.»
در گرمای سوزان قندهار، زیر یونیفرمهای قابلهگی، چادریهای سیاه و برقعهایی که تا مچ پا را میپوشانند، دختران جوان برای نفس کشیدن تقلا میکنند. سیمین یکی از آنها بود. او محصل یکی از برنامههای قابلهگی در قندهار است که برای رسیدن به رویای قابلهشدن، پدر نانآور خانواده را مجبور میکرد تا هر روز کارش را ترک کند و محرم او باشد. در دروازه ورودی انستیتیوت و شفاخانه، دو مامور امر به معروف طالبان هر روز مینشستند. هرکس بدون محرم میآمد، رد میشد. پیامشان واضح بود: «برقع بپوش، حجاب داشته باش و محرم بیار.»
با وجود آن سختیها، سیمین میگوید: «ما به خود میگفتیم، اشکال ندارد، حداقل اجازه داریم درس بخوانیم، همین را میپذیریم.» اما حتی این امید اندک نیز از آنها گرفته شد.
در جون ۲۰۲۴، انستیتیوت بسته شد. سیمین و همصنفیهایش چندین بار برای ادامهی درس مراجعه کردند، اما اجازه ورود نیافتند. آنها با کارتها، محرمها و برقعهایشان، پشت درها ماندند.
در ایستهای بازرسی طالبان، مامورین امر به معروف کارتهای محرم را بررسی میکنند و زنان و مردان را جداگانه مورد پرسش قرار میدهند: «نسبت خانوادگیتان چیست؟ نام پدرتان؟ نام پدرکلانتان؟»
فاطمه، زنی تحصیلکرده از یکی از ولایات غربی افغانستان، بهتنهایی برای خرید مواد اولیه خانه بیرون رفت. سوار تاکسی شد. نزدیک یک ایست بازرسی طالبان، یکی از آنها او را پیاده کرد. «پرسید، محرمات کو؟ گفتم، محرم ندارم. مجبور بودم تنها بیایم.» با عصبانیت گفت: «جواب نده، وگرنه میزنمت!»
راننده تاکسی که دید وضعیت بدتر میشود، گفت: «برو، برو از اینجا!» او با ترس پیاده به خانه برگشت، وحشتزده از اینکه شاید تا خانه تعقیب شود.
«حالا دیگر جرئت بیرون رفتن ندارم. خانهام قفس شده است. نداشتن محرم جرمی شده که همهچیز را از ما میگیرد: حق کار، خرید، و حتی نجات جان عزیزانمان.»