چرا افغانها در اتفاقات سیاسی ایران به شدت درگیر میشوند؟
در سال ۲۰۲۱ وقتی طالبان به قدرت برگشتند، رسانهها و مردم ایران بهطور بیسابقه در بحثهای جاری در افغانستان درگیر شدند. ایرانیان از مهاجران ما استقبال کردند، و جمعیت بزرگی از آنان با افراد و اقشار غیرطالبانی اظهار همدردی نمودند. حتی کسانی برای انتقال افغانهای آسیبپذیر به ایران وقت و منابع خود را صرف کردند.
کسانی از تغییر «ناگهانی» اوضاع در کشور ما بهحیرت افتاده بودند و میکوشیدند افغانستان را بیشتر بشناسند، و بدانند که چرا چنین اتفاقات دراماتیک در همسایهگی آنان رخ میدهد. با وجود حضور میلیونی و تماس دوامدار فرهنگی ایران و افغانستان، ایرانیان شناخت چندانی از تاریخ، فرهنگ، سیاست و مردم افغانستان ندارند. ولی آشنایی افغانها از ایران عمیق است.
در نیم قرن اخیر افغانستان بیثبات و درگیر جنگ بوده است و چند نسل از مردم ما برای کار، تحصیل یا اقامت به ایران رفتهاند. ولی ایرانیان جز عدهای از آدمهای سیاسی، تاجران و برخی ماجراجویان و گردشگران ضرورت نداشتهاند که به افغانستان بروند. کشور ما متاسفانه در این مدت از نظر فرهنگی و اقتصادی هم بسیار عقب افتاده و محصولاتی نداشته است تا در جامعه ایران بهطور گسترده دیده شود. تنها در بیست سال فاصله بین دو امارت طالبان به دلیل رشد رسانهها و آزادی نسبی بیان، جامعه ایران کموبیش با زندگی مردم افغانستان از طریق برنامههای تلویزیونی و رسانههای اجتماعی آشنا شدند. چاپ و نشر کتاب نیز در این مدت در افغانستان رونق نسبی گرفت و دادوستد فرهنگی بین دو کشور تا حدودی دوجانبه شد.
در ادامه تماس و رابطه اقشار گوناگون افغانها را با ایران و مسایل آن کشور مرور میکنیم تا علت واکنش افغانها به اتفاقات ایران را با جزئیات بیشتر بهیاد آوریم.
۱- کارگران. میلیونها هموطن ما برای کار به ایران رفتهاند. آنجا مهر دیده و رنج کشیدهاند. با خود پول به کشور بردهاند و استثمار شدهاند. با شهرها و روستاهای ایران آشنا شدهاند، رشته دوستی عمیق با ایرانیان بستهاند، و گاه دچار خصومت شدهاند. شاید به ندرت قریه یا محلهای را در غرب، مرکز، شمال و بخشهایی از جنوب و شرق پیدا کنیم که چند تنی از ساکنان آن تجربه زندگی و کار در ایران را نداشته باشند. ساکنان ولایات جنوب و غرب و برخی مناطق مرکزی و شمال شرق در دوران جهاد بیشتر به پاکستان مهاجر شدند. ولی تعداد قابل توجه ساکنان آن مناطق نیز تجربه کار و زندگی در ایران را دارند.
۲- مهاجران. در این مدت میلیونها هموطن ما در ایران مهاجرت کرده و مقیم شدهاند. عدهای دوباره به وطن برگشته، کسانی از ایران به غرب رفتهاند، و جمعی هنوز در ایران زندگی میکنند. این جماعت از هموطنان ما رشتههای عمیق فرهنگی و عاطفی با ایران دارند. جمعی در ایران متولد شده و آنجا به سن جوانی و میانسالی رسیدهاند. برخی با اتباع ایران ازدواج کرده و با آنکه ممکن تذکره ایرانی نداشته باشند ولی از نظر فرهنگی شبیه ایرانیاناند.
۳- تحصیلکردگان. اکثریت درسخواندههای افغانستان با کتابهای چاپ ایران آشنایند. کتابهای چاپ ایران بخش عمده قفسههای کتابخانههای ما را پر میکنند. آدمهایی که در رشتهای تخصص دارند یا با جدیت در عرصهای مطالعه میکنند، با کتابهای چاپ ایران بیشتر از دیگران سروکار دارند. اقلیت کوچکی از تحصیلکردگان ما از منابع غربی استفاده میکنند. رابطه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما با پاکستان نیز عمیق است. ولی در پاکستان کتابها عمدتا به اردو و انگلیسی چاپ میشوند، و جز اقلیت کوچکی دیگر باسوادان افغانستان نمیتوانند به اردو و انگلیسی کتاب بخوانند. مرزهای شمالی افغانستان به روی مردم ما بسته بود و مثل ایران و پاکستان رفت و آمد به آنجا ممکن نیست. از اینرو جمعیت قابل توجه درسخواندههای ما از چشم ایرانیان با جهان معاصر آشنا شدهاند.
۴- سیاستمداران. سیاسیهای افغانستان از ملا تا لیبرال و چپ با مسایل ایران درگیرند. فارسیزبانها و ساکنان مناطق غرب، شمال و مرکز افغانستان تماس بیشتر با ایران دارند. دولت ایران در کشور ما دخالت سیاسی نیز داشته است، و در نزدیک به نیم قرن گذشته گروههایی را حمایت میکرده و با گروههای دیگر دشمنی داشته است. لذا سیاستمداران افغانستان برخی به دلیل حمایت و دیگران بهخاطر خصومت دولت ایران به مسایل آن کشور درگیر بودهاند.
۵- اقوام. مردم از همه اقوام افغانستان با ایران تماس و رابطه دارند. ولایات غربی هرات، نیمروز و فراه به دلیل مجاورت بیشترین تماس را با ایران دارند. ساکنان پشتون و تاجیک و بلوچ و هزاره این ولایات همه در تماس اقتصادی، فرهنگی و یا سیاسی با ایراناند. مثلا در سالهای جهاد و دوران جمهوری اسلامی افغانستان، در این ولایات بخش کلان معاملات اقتصادی به تومان میشد. مردم این مناطق در بازار کار ایران بیشتر از سایر افغانها دخیلاند. موسیقی و فیلم ایران در این مناطق نفوذ قابل توجه دارد و قرابت فرهنگی ساکنان دوسوی مرز عمیق است.
بعد از ولایات غربی، مناطق شیعهنشین و هزاره بیشترین تماس را با ایرانیان دارند. البته رابطه اقشار مذهبی این جمعیت با ایران بسیار عمیق است. ملاها و زواران شیعه با مراجع مذهبی ایران تماس متقابل مالی، سیاسی و فرهنگی دیرینه دارند. از اینرو اگرچه رفتوآمد و دادوستد فرهنگی و اقتصادی ساکنان غرب کشور با ایران بسیار وسیع است، ولی اقشار مذهبی جامعه هزاره و دیگر شیعیان افغانستان احساس تعلق عمیقتر به ایران دارند.
تاجیکها، هزارههای سنی و دیگر فارسیزبانان افغانستان نیز از شرق تا غرب با ایران آشنایند، عدهای به ایران سفر کرده و نسبت به سرنوشت ایران به دلیل همزبانی حساساند. همانطوری که چند جمله پیشتر یاد شد، پشتونهای ولایات غربی افغانستان با ایران دادوستد و تماس اقتصادی و فرهنگی وسیع و دیرینه دارند. بخش قابل توجه از پشتونها و ازبیکها در سایر ولایات نیز با ایران آشنایند، به فارسی کتاب میخوانند، به ایران مهاجرت و سفر کردهاند و مثل هموطنان فارسیزبان به اتفاقات ایران علاقه دارند و واکنش نشان میدهند.
از همینرو وقتی میبینیم که این روزها افغانها در رسانهها درگیر اتفاقات ایران شدهاند و گاهی با تعصب و جانبداری واکنش نشان میدهند، نباید تعجب کرد. رابطه افغانستان و ایران بهخصوص از چشم مردم افغانستان بسیار عمیق است.