featured image

سکوت از ترس: خفقان رسانه‌ای و خودسانسوری در افغانستان

قرار بود گزارشی را در رابطه به یک مکتب پر جنب‌وجوش در شهر کابل تهیه کنیم. در وتساپ، استوری فیسبوک و انستاگرام پیام گذاشتم: «اگر کسی از این مکتب فارغ است یا کسی را می‌شناسید که رابطه‌ای به این مکتب داشته باشد لطفا مرا در جریان بگذارید.» جز یک نفر در انستاگرام کسی پیام نگذاشت. آن شخص که در انستاگرام پیام گذاشته بود تاکید داشت که اسم‌اش را ننویسم. اطمینان دادم که اسم‌اش را نمی‌نویسم اما حس می‌کردم که هنوز نگران است. او پنج سال قبل از افغانستان بیرون شده بود اما با آن هم احتیاط را از دست نمی‌داد. شاید نگران خانواده‌اش در افغانستان بود. 

روزها می‌گذشت اما  گزارش به جایی نمی‌رسید. از همکاران در ساحه خواهش کردم که سری به مکتب بزنند. همکاری که آن‌جا رفته بود می‌گفت معلمین از ترس حاضر نبودند که با رسانه همکاری کنند. دو نفر از معلمین شماره خود را داده بودند اما وقتی همکار ما تماس گرفته بود، از او جزییات کار و آدرس‌اش را خواسته بودند. همکارم برای احتیاط از من خواهش کرد که به‌جای او صحبت کنم.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

 شماره‌ها را گرفتم و جداگانه به هر کدام نوشتم که کی هستم و چه نیاز دارم. چندین لینک از کارهای روزنامه را هم فرستادم. یکی از آنان گذاشت تا پیام‌ها را تایمر وتساپ پاک کند. دومی با تاخیر سه خط پیام نوشت و در آخر گفت من خانه‌نشین شده‌ام. می‌خواست حرف بزند اما می‌ترسید. به همکار ساحه پیام گذاشتم و پرسیدم که معلمین این مکتب چرا این‌قدر محافظه‌کاری می‌کنند؟ او گفت که معلمین زن بیشتر از هرکسی محتاط شده‌اند. 

به تاریخ ۲۲ اپریل رهبر طالبان دستور تنقیص ۹۰ هزار بست وزارت معارف را صادر نمود و معلمین از قبل هشدار آن را دریافت کرده بودند. آنان گمان می‌کردند که با سکوت می‌توانند خطر را از خود دور سازند. در صحبتی با یکی از همکاران گفتم معلمین مکاتب دخترانه دیگر چه چیزی را قرار است از دست دهند که این همه از صحبت کردن می‌هراسند؟ ویدیوهای مصاحبه معلمین و محافل از این مکتب در یوتیوب است که پنج سال پیش  نشر شده است، شاگردان و معلمین با افتخار از شغل و از وضعیت مکتب‌شان می‌گویند و می‌خندند. ترس طالبان در اذهان مردم جا گرفته است. 

در گزارشی که قرار بود از سرنوشت استادان زن در دانشگاه‌های افغانستان تهیه کنیم، با بیش از ۲۰ استاد زن از ولایات مختلف و خارج از کشور نیز صحبت کردیم. یکی از استادان از ولایات شمال شرقی در شروع مصاحبه تاکید کرد که هیچ حرفی از آدرس او و نام ولایتی که در آن‌جا زندگی می‌کند ذکر نشود. گفت: «یک شهر کوچک است. باور کنید یکی از آشناهای ما به خاطر پُست فیسبوکی یک سال حبس کشید.» هیچ استادی نمی‌خواست سن، نام، ولایت، نام دانشگاه، رشته تحصیلی، دیپارتمنت و حتی کشوری که در آن ماستری خود را خوانده‌اند در گزارش ذکر شود. استادی گفت: « یک بَست به نام ما مانده که همان را هم از دست ندهیم.» استاد مسن و نواسه‌دار غیر از ترس طالب، چند بار تذکر داد که اگر خانواده از مصاحبه‌اش خبر شوند، او را سرزنش خواهند کرد.

به تاریخ ۷ اپریل سال جاری رسانه‌ها از تنقیص ۱۴ درصدی بَست‌های وزارت تحصیلات عالی خبر دادند و تاکید رهبر طالبان روی کسانی بود که در وظیفه حاضر نبودند. استادان زن به دلیل احکام طالبانی نمی‌توانند به کار بروند، و در نتیجه قربانی فرمان تازه رهبر آن گروه خواهند شد.

قرار بود گزارشی از مرگ یک زن به نام گل‌بی‌بی در ولایت تخار تهیه کنیم. گل‌بی‌بی در اثر لت‌وکوب طالبان جان داده بود. بعد از ختم گزارش مصاحبه کننده‌ها خواستند که هیچ نشانی از آنان ذکر نشود، چون طالبان در کمین مردم محل اند. طالبان پنج نفر از اهالی ولسوالی را به جرم فلم‌برداری و پخش مصاحبه اعضای خانواده این زن زندانی نموده و پسرش را به جرم صحبت مستقیم با رسانه به مدت نامعلومی زندانی و شکنجه کرده بودند. گزارش را به آرشیو رسانه گذاشتیم و از جستجوی بیشتر درمورد مرگ زنی که در اثر لت‌وکوب طالبان کشته شده بود، ناچار دست کشیدیم. 

یکی از دوستان‌ام خبر مرگ دختری از نزدیکان‌اش را برایم رساند که ۲۲ سال عمر داشت و در اثر عوارض گُرده فوت کرده بود. گفت که طالبان معامله و فروش گرده را در افغانستان منع قرار داده و این‌ها نتوانستند به اسرع وقت گرده پیدا کنند. من از او خواستم که در مورد آن دختر بنویسد. در جواب‌ام گفت: «نخیر! خانواده‌اش اجازه نمی‌دهند. مردم از طالب می‌ترسند.»

مردم در این سه سال و هشت ماه حکومت طالبان بسیار محافظه کار شده و از رسانه‌ها می‌هراسند. اکثر مردم گمان می‌کنند که نشر گزارش روزگارشان در رسانه‌ها کمکی نخواهد کرد، و گوش شنوایی نیست که داستان زندگی خود را نُقل مجالس و فیسبوک‌ها بسازند.

هنگام تهیه گزارش تاثیرات فرمان ترامپ بر زندگی ۲۰۰ هزار مهاجر افغان که در کشورهای پاکستان، قطر و آلبانیا منتظر مانده بودند، یکی از زنان متضرر پرسید که چه فایده دارد؟ در آن لحظه فرصت نداشتم که به او توضیح دهم اما بعدا چندین روز به سوال او فکر می‌کردم که چه فایده دارد. گزارش نشر شد و افراد زیادی از کشورهای مختلف دنیا می‌خواستند بدانند که چه کمکی از دست آنان ساخته است. در جهان بسیارند آدم‌هایی که به سرنوشت و زندگی آدم‌های دیگر فکر می‌کنند. اگر آن زن به جای آن سوال داستان خود را می‌گفت، صدایش ثبت، پخش و احتمالا شنیده می‌شد. 

در داخل افغانستان ۳۵ میلیون نفر گروگان گرفته شده‌اند. قرار گزارش دویچه وله تاکنون طالبان نشر تصویر زنده‌جان را  در ۱۴ ولایت منع کرده‌اند. عده‌ای از زنان هنوز در رسانه‌های کابل با رعایت حجاب طالبانی کار می‌کنند. ولی به‌نظر می‌رسد حضور آنان نیز مثل سایر ولایات منع خواهد شد.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required