فرمان ترامپ دوصد هزار مهاجر افغان را در کشورهای دوم به بند انداخته است
مریم* بکس سفر خواهر کوچکاش زینب را یک هفته قبل از تاریخ سفرش بسته و به او گفته بود که این سفر شروع زندگی جدید برای اوست، و باید سعی کند تا به آرزوهایش برسد.
برای زینب زندگی در ایالات متحده امریکا امیدی نو بود. او به دلیل حاکمیت طالبان در سال اول تحصیل در رشته هنرهای دانشگاه کابل از تحصیل محروم شده بود. بعد از حاکمیت طالبان و ممنوعیت بر تحصیل دختران، زینب بخاطر اشتراک در برنامه یک ساله کارآموزی سفارت امریکا واجد شرایط کیس پی ۲ شناخته شد. بعد از آن مریم نیز بخاطر چهار سال کار در دانشگاه افغان امریکایی در افغانستان موفق شد درخواست پناهندگی به ایالات متحده امریکا بدهد و پرونده مهاجرت این دو خواهر از سوی دولت امریکا پذیرفته شد.
آنها برای طی مراحل بعدی با مادر و سه برادر شان به پاکستان رفتند: «پدرم شش سال قبل فوت کرده است. بعد از آن من سرپرست خانواده شدم، اما با آمدن طالبان کارم را از دست دادم، مجبور شدم، همه چیز شامل موتر و وسایل خانه را بفروشیم و به پاکستان بیاییم.»
مریم ۳۰ ساله، از سه سال قبل در پاکستان زندگی میکند. در ماه جنوری ۲۰۲۵ برای او خبر رسید که پرونده مهاجرتیاش در مرحله نهایی قرار دارد و به زودی وقت پروازش مشخص خواهد شد، اما برای خواهرش وقت پرواز نیز مشخص شده بود. زینب به تاریخ ۵ فبروری امسال میخواست به امریکا سفر کند ولی همه چیز بعد از فرمان رئیس جمهور دونالد ترامپ در مورد تعلیق برنامه کمک به پناهندگان ایالات متحده و لغو ۱۶۰۰ پرواز افغانها به ایالات متحده بههم ریخت. ششم فبروری مریم در تماس با زن تایمز گفت، که هنوز کسی برای آنها اطلاع نداده است که چرا سفر خواهرش لغو شده است: « به تماسهای مکرر ما کسی پاسخ نمیدهند. به ایمیل پاسخ نمیدهند. به دفتر آی او ایم هم اجازه نمیدهند بدون وعده ملاقات کسی وارد شود.»
فرمان تازه ایالات متحده، شامل کیسهای پی۱، پی۲ و پی۳ میشود. کیسهای پی۱ یعنی اولویت اول کسانی را شامل میشود که توسط سفارتخانهها، موسسات غیردولتی یا کمیشنری عالی سازمان ملل برای پناهندگان معرفی میگردند. کیسهای پی۲ مربوط افرادی در معرض خطر است که از سوی وزارت خارجه امریکا طی مراحل میشود . پی۳ کسانی را شامل میشود که منتظر الحاق به خانوادههای خود در امریکا اند. همچنان کیسهای بشردوستانه دیگری هم وجود داشت که به افغانهای واجد شرایط اعطا میشد ولی به دلیل فرمان اخیر ترامپ کارشان به حالت تعلیق قرار گرفته است.
سازمان افغانایوک که در زمینه انتقال افغانها به امریکا کار میکند، به تاریخ ۲۳ جنوری امسال در شبکه ایکس خود تایید کرد، که پروندههای پی۲ افغانها متوقف شده است. این سازمان پاسخ وزارت خارجه ایالات متحده را که در ایمیلی به این افغان ایوک فرستاده است، در شبکه ایکس منتشر کرده است. در ایمیل این وزارت آمده است که به دنبال صدور فرمان اجرایی، ورود پناهجویان به ایالات متحده تا زمان نامعلوم به حالت تعلیق درآمده و تمام سفرهای برنامهریزی شده پناهجویان به ایالات متحده لغو میشوند.
مریم میگوید روزی که فهمیدند قرار نیست به امریکا سفر کنند، فضا برایش تنگ شده و با حمله عصبی دچار شده بود: « نفسم بند میآمد. نفس نفس میزدم، دستانم عرق کرده و ضعف کردم.»
مریم در اگست ۲۰۲۱ وقتی طالبان برای بار دوم به کابل آمدند نیز با حملات عصبی دچار شد. مدتی بعد از درمان خوب شده بود، اما بعد از فرمان رییس جمهور امریکا دوباره به آن حالت روبرو شد: «پنج بار به داکتر مراجعه کردم، کسی دردم را نمیفهمید. حملات روحی برایم دست میدهد، شبها خوابم نمیبرد و شدیداً میترسم.»
این خانواده هفت نفره در پاکستان با مشکل ویزه نیز گرفتارند. وقت ویزههای پاکستان شان تمام شده و هر لحظه ممکن است پولیس آنها را بازداشت کند و به افغانستان بازگرداند: «نه در افغانستان به ما خانه و جای مانده که برویم، نه در اینجا آرامش داریم.»
آنها فعلا در خانه یک اتاقهای که جای خواب مناسب برای هفت نفر ندارد زندگی میکنند و هنوز مطمئن نیستند، که بعد از سه ماه پروازهای شان به امریکا دوباره تنظیم خواهد شد یا خیر.
راحله در ماه مارچ ۲۰۲۲ بعد از دریافت ویزه پاکستان به حمایت دفتری که قبل از سقوط کابل با آنها کار میکرد به پاکستان آمد. او نیز مثل زینب قرار بود به تاریخ ۵ فبروری از میدان هوایی اسلام آباد به ایالت واشنگتن و شهر سیاتل سفر کند. راحله بسیار خوش بود و چرخ خیاطیاش را که با آن بخشی از هزینههای روزمره خود را تامین میکرد فروخت تا بیک سفر و لباس نو بخرد.
او مانند دهها مهاجر دیگر در پاکستان خبر لغو پرواز خود را از شبکههای اجتماعی آگاه شد. «وقتی که خبر شدم حیران ماندم. به شوک فرو رفتم. گریه کردم. تا یک هفته به خود نبودم. فکر میکردم که همه درها به رویم بسته شده است.»
راحله سال اول در پاکستان ویزا داشت. پول ذخیره داشت اما بعد از یک سال پولاش تمام شد و ویزایش منقضی شد. ویزایش از نوع «دیدار خانوادگی» بود و دیگر نمیتوانست تمدید کند. او بدون کار و ویزه، مهاجر غیرقانونی باقی ماند و به کار خیاطی شروع کرد. از پول خیاطی کرایه آپارتمان خود را که با سه دختر دیگر شریک بود، میپرداخت. گاهی بافندگی نیز میکرد. خیاطی و بافندگی عاید قابل توجهی ندارد اما راحله کار دیگری پیدا نتوانست. او از یک خانواده شش نفره میآید که دو خواهر دیگر دارد. پدر و مادرش در افغانستان بیکارند. تنها برادرش که ۲۱ سال سن دارد تحصیل را رها نموده و برای کار به ایران رفته است. راحله امیدوار بود که به امریکا برود و از آنجا بتواند خانواده خود را حمایت نماید. او میخواست که خانوادهاش را نیز با خود ببرد اما در کیسهای پی۲ این کار میسر نیست و او تنها خودش میتوانست به امریکا مهاجرت کند.
راحله لیسانس اقتصاد دارد. به مدت پنج سال با دفاتر مختلف و پروژههای اداره ایالات متحده برای انکشاف بینالمللی در افغانستان کار کرده بود. او برای خود در افغانستان آیندهای نمیبیند تا به امید آن به کشور برگردد. او در آنجا از حق کار، آموزش و دیگر حقوق اساسی برخوردار نیست.
در تازه ترین مورد رویترز به تاریخ ۱۹ فبروری امسال در گزارشی از بسته شدن دفتر اسکان مهاجرین افغان که مربوط وزارت دفاع امریکا میشود خبر داده است. یک مقام رسمی ایالات متحده، یک حامی برجسته و دو منبع آگاه به این دستورالعمل گفته است که به دفتر نظارت از اسکان مجدد افغانها دستور داده شده است که برای بسته شدن در ماه اپریل آماده باشند. بسته شدن این دفتر باعث خواهد شد که ۲۰۰ هزار افغان از رفتن به امریکا باز مانند. این افراد در کشورهای دوم مانند پاکستان، البانیا و قطر منتظر رفتن به امریکا بهسر میبرند.
براساس اطلاعاتی که حد اقل ۱۰ مهاجر افغان در پاکستان، به زن تایمز داده اند وضعیت فعلی مهاجرین در پاکستان خیلی وخیم است. اخذ ویزهای معتبر که مدت آن شش ماه و نوعیت آن سیاحتی است الی ۱۲۰۰ دالر امریکایی قیمت دارد. مهاجرین در پاکستان به مشکلات زیاد خرج زندگی روزمره خود را پوره مینمایند و قادر به اخذ ویزه معتبر نیستند. شماری از افراد بهخصوص زنانی که جان شان در افغانستان در خطر بوده به مناطق دور دست کوچیدهاند تا از چشم پولیس پاکستان پنهان باشند.
سعیده خانم دیگری که با ۱۳ نفر از اعضای سه خانواده در یک اپارتمان دو اتاقه زندگی میکند، می ترسد مبادا از پاکستان اخراج شوند. آنها دنبال یافتن محلی است که از چشم پولیس دورتر باشد. قرار بود او و هشت نفر از اعضای خانوادهاش به تاریخ ۱۳ فبروری به ایالت کالیفرنیای امریکا پرواز نمایند. سعیده می گوید، تا حالا هیچ ایمیل رسمی مبنی بر لغو پروازهایشان از طرف سازمان مهاجرت امریکا یا آی او ایم دریافت نکرده اند.
سعیدهی ۳۱ ساله که لیسانس حقوق دارد و قبل از سقوط جمهوریت در یکی از وزارتخانهها مدیر بود و مصارف زندگی خود را بدون هیچ منتی تامین میکرد حالا سه سال و سه ماه شده است که در یک فضای تنگ بدون حریم شخصی با خانواده دو ایور و خسرش زندگی میکنند. «ما اصلا فکر نمیکردیم که اینقدر طول بکشد و این همه سختی ببینیم. حالا هم که سه ماه دیگر به تعلیق رفته و نمیدانیم آینده کیسهای ما چه میشود»
خسر سعیده که مدت ۱۵ سال با دفاتر مختلف در همکاری با امریکاییها کارکرده، کیس پی۲ دارد تا در آن همه خانواده خود را به شمول فرزندانش که ازدواج کردهاند به امریکا ببرد.
آنان در ماه نوامبر به پاکستان آمدند و تاکنون همه بیکارند. آنها مجبور شدهاند همه مال و اموال خود را در افغانستان بفروشند تا خرج زندگی در پاکستان را تامین کنند. «وسایل خانه، طلا و جواهرات، حویلی و همه چیز خود را فروختیم. در این مدت هیچکدام ما در پاکستان کار پیدا نتوانستهایم. فکر میکردیم که بهراستی امریکا میرویم و آنجا این سختیها جبران میشود.»
آنها مجبورند شبها را در خانه اقوام، دوست و همسایهها به سر ببرند چون اپارتمان دو اتاقه برای همه از طرف شب جای کافی ندارد. «بخدا ما به یک همسایه یا یک آشنا عذر میکنیم که اگر شب خانهتان کسی نیست ما را اجازه بدهید که آنجا بخوابیم. هیچ آرامش نداریم. تا کی پیشانی مردم را ببینیم.» آنها ۲۷ هزار کلدار ماهانه کرایه میپردازند و به سختی بسیار خرج روزگارشان را از فروش اموال باقی مانده در افغانستان ادامه میدهند. «وقتی که شنیدیم پروازهای ما فسخ شده بخدا همه حیران مانده بودیم که این خبر بد را به خسر مان چگونه برسانیم. تا چند ساعت مثلی که در یک ماتم فرورفته باشیم همه هرجا نشسته بودیم و چرت میزدیم.»
شوهر سعیده و سه ایور/برادر شوهرش به حدی از شنیدن این خبر عصبانی بودند که میگفتند: «چارهای نیست مگر که خودکشی کنیم. در پاکستان به ما کار نمیدهند که مهاجریم. بعد از این همه زحمت و انتظار پرواز ما را لغو میکنند، در افغانستان هم که از ترس طالب و زندان رفته نمیتوانیم. در این شرایط دشوار چه کار کنیم.» سعیده خودش نیز با افسردگی دست و پنجه نرم میکند و میگوید هیچ امیدی برای برگشت به افغانستان ندارد. «در این مدت همه فهمیدند که ما کیس امریکا داریم. طالب هم خبر شده است. در صورت برگشت حتما مردهای خانواده و حتی خود ما را نیز بازداشت میکنند.» آنها در افغانستان نه زمین دارند، نه خانه و نه هم امنیت. راه برگشت ندارند و زندگی در پاکستان نیز هر روز سختتر میشود.
شیرین گل* خانم ۳۵ سالهای است که سه و نیم سال پیش از افغانستان به پاکستان آمده است. او که قبل از سقوط کابل در بخش جندر وزارت صحت عامه کار میکرد و شوهرش نیز کار مهم دولتی داشت، با چهار فرزندشان روز سقوط کابل افغانستان را ترک کرده و غیرقانونی وارد بلوچستان پاکستان شدند. « از آن روز تا کنون مدت سه سال و پنج ماه میشود که بدون کدام کار به حالت بد اقتصادی با پول قرض در اسلام آباد زندگی میکنیم».
شیرین گل دیپلوم قابلگی و لیسانس حقوق دارد و شوهرش ماستر اداره و تجارت است. آنها در افغانستان دو نفری کار میکردند و زندگی مرفهی داشتند. اما بعد از سقوط کابل، از ترس گرفتاری و زندان، غیرقانونی وارد پاکستان شدند. «روزی که وارد پاکستان شدیم آن روز بدترین روز زندگی ما بود. در این مدت طولانی که در پاکستان منتظر بودیم حتی یک روز آب خوش از گلوی ما نگذشته است.» پرونده مهاجرتی آنها تا جایی طی مراحل شده بود که باید در امریکا برای آنها خانه در نظر گرفته میشد و بعد پروازهایشان تنظیم میگردید، اما بعد پخش خبر تعلیق پروازهای شان، تا کنون به آنها احوال داده نشده است.
آنها سه دختر و یک پسر دارند که قبل از سقوط در مکتب معرفت درس میخواندند اما سه و نیم سال میشود که به امید رفتن به امریکا کودکانشان از درس و تعلیم بازماندهاند.
شیرین گل و شوهرش روزهای سخت مهاجرت در پاکستان را به امید رفتن به امریکا و به خاطر ساختن آیندهای خوب برای کودکان شان تحمل کردهاند اما حالا در وضعیت سخت و بلاتکلیفی بهسر میبرند که نه توان برگشت به افغانستان را دارند و نه هم تصویر روشنی از آینده مهاجرتشان: «وقتی که کیس ما به مرحله نهایی رسید، همه وسایل خود را در اسلام آباد فروختیم. در افغانستان نیز چیزی برای برگشتن نداریم.»
نامهای نشانیشده با علامت ستاره* مستعارند.