featured image

روایت شخصی من از زندگی مهاجران، وکلا، سارنوالان و قاضیان افغانستان

بیست و پنج سال پیش، با زن هفتاد ساله‌ای هم‌صحبت شدم که شوهر و فرزندانش را گروه طالبان کشته بود. او که سرطان داشت و آخرین روزهای عمرش را سپری می‌کرد، از سرگذشت تلخ‌اش برایم قصه می‌کرد و اشک می‌ریخت. حالا دو و نیم دهه بعد از آن روز، یاد خاطرات او اشک‌هایم را جاری ساخته است.

من از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۴ قاضی اداری محکمه استیناف پناهندگان در شهر سیدنی استرالیا بودم و در آن مدت پرونده‌های بسیاری از افغان‌ها را بررسی کردم و همه آن‌ها را تایید نمودم. بیشتر آنان سرگذشت غم‌انگیز داشتند و برخی مثل داستان آن خانم هفتادساله مرا عمیقاً متاثر می‌ساختند.

بر اساس قوانین استرالیا، زمانی که پرونده‌های مهاجران پیچیده و سوال‌برانگیز نمی‌بود، ما قاضی‌ها اجازه داشتیم بدون برگزاری جلسه استماع آن‌ها را تایید کنیم. از این‌رو وقتی پرونده آن خانم هفتاد ساله را ارزیابی کردم، فوراً تایید نمودم. حدس می‌زنم در آن زمان من تنها قاضی بودم که از این صلاحیت قضایی استفاده می‌کرد. متاسفانه، دوره‌ی تصدی من در سال ۲۰۰۴ تمدید نشد و معتقدم که خودداری من از برگزاری جلسات استماع در تصمیم مسئولان به پایان دادن ماموریت‌ام نقش داشته است.

در طول این مدت، در سیدنی حقوق نیز تدریس می‌کردم. بعدها در سال ۲۰۱۴، همراه با رئیس سابق دانشکده حقوقی که در آن تدریس می‌کردم، کمیته نظارت بر حمله علیه وکلا را در انجمن بین‌المللی وکلای مردم تأسیس کردیم. کمیته مذکور وبلاگ چندزبانه‌ای برای مستند کردن حملات علیه وکلا را راه اندازی کرده است و من مدیرمسئول آن ویبلاگم. از آن زمان تاکنون، بسیاری از حملات در افغانستان علیه وکلا، سارنوال‌ها، قاضی‌ها، استادان و دانشجویان حقوق را نظارت کرده‌ایم.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

هر سال به تاریخ ۲۴ جنوری، روز وکلای در معرض خطر گرامی داشته می‌شود، به این امید که توجه دولت‌ها و نهادها را به مشکلات آن عده از وکلایی جلب کنیم که به دلیل کار وکالت بازداشت، اذیت و شکنجه می‌شوند، از کار محروم می‌گردند و یا حتی به قتل می‌رسند. کمیته ما از سال‌ها به این سو، برای تجلیل از روز وکلا و جلب حمایت از آنان تلاش ورزیده است. خوش‌بختانه این تلاش‌ها بی‌تاثیر نبوده است. از جمله در سال ۲۰۲۲، وکلای سراسر جهان اقداماتی در حمایت از همکاران خود در افغانستان که در وضعیت دشواری قرار داشتند، انجام دادند.

شرایط زندگی برخی آدم‌ها عمیقا انسان را متاثر می‌سازد، و من از آنچه بر مردم افغانستان می‌گذرد بدون شک بسیار متاثر می‌شوم. رنجی که این مردم می‌کشند، استقامتی که از خود نشان می‌دهند، مقاومت و عزم آنان شگفت‌انگیز است. وقتی گروه طالبان سه سال پیش به قدرت رسید، بسیار اندوهگین شدم. به‌طور تصادفی، در همان زمان، در یک جلسه آنلاین درباره آزار و اذیت هزاره‌ها در افغانستان صحبت می‌کردم که توسط دانشکده حقوق دانشگاه مک‌گیل برگزار شده بود.

پس از آن با نگرانی تمام تحولاتِ پس از تسلط طالبان را دنبال کرده‌ام. از سال ۲۰۲۱، برای حمایت از وکلای افغان، سارنوال‌ها و قضاتی که هنوز در تلاش زنده ماندن در افغانستان اند و آنانی که در تبعید به‌سر می‌برند، همه تلاشم را انجام داده‌ام.

از زمان بازگشت طالبان، بخش کوچکی از جامعه حقوقی بین‌الملل برای تخلیه و اسکان مجدد اعضای جامعه حقوقی افغانستان بسیج شده است. مؤسسه حقوق بشر انجمن وکلای بین‌المللی مستقر در لندن و انجمن بین‌المللی قضات زن مستقر در واشنگتن دی‌سی، زندگی تعداد قابل توجهی از زنان قاضی افغان، وکیلان زن و خانواده‌های‌شان را نجات داده‌اند. آن‌ها شایسته تحسین‌اند. هم‌زمان، تاخیرهای ناامیدکننده و خطرناکی رخ داده و مبالغ هنگفتی برای اجرای این تخلیه‌های دشوار جمع‌آوری شده است.

متاسفانه، وکلا و سارنوالان مرد افغان از این حمایت‌ها چندان برخوردار نشده اند. عده‌ای از آنان مجبور شده‌اند خود راه‌هایی برای خروج از کشور پیدا کنند و بیشترشان در کشورهایی مانند پاکستان و ایران سرگردان مانده‌اند، جایی که با خطر اخراج به افغانستان روبرویند. هر دو کشور سابقه حقوق بشری وحشتناک دارند و زندگی در آن‌جا برای افغان‌ها پر از محرومیت و خطر است. برخی از وکلای مرد، به‌ویژه سارنوالان از کمیته ما کمک خواسته‌اند. ما آنان را به سازمان‌های غیردولتی یا مراجع دیگر ارجاع داده‌ایم،‌ چرا که خود ما وقت و انرژی لازم برای کمک به آنان را نداریم.

در این میان ما تلاش‌های نظارتی خود را دو چندان کرده‌ایم و امیدواریم که این اقدامات به اعمال فشار بر دولت‌ها و جامعه مدنی در اروپا و امریکای شمالی برای افزایش کمک به همکاران حقوقی ما و دیگر افغان‌های در معرض خطر موثر تمام شده باشد. اما طی سه سال گذشته در افغانستان ده‌ها سارنوال سابق کشته شده اند. از جمله چندی قبل در یک حمله انتحاری در کابل که مسئولیت آن را گروه داعش بر عهده گرفت، تعدادی از کادرهای سارنوالی افغانستان کشته شدند.

متاسفانه، صدها وکیل، سارنوال و قاضی سابق هنوز در افغانستان شدیداً در معرض خطرند. من با سه وکیل افغان در تماس نزدیک بوده و سعی کرده‌ام تا حد امکان از آنان حمایت نمایم. یکی از آن‌ها اکنون در کانادا زندگی می‌کند و برای انتقال سایر وکلای هم‌وطنش تلاش‌های قابل قدر انجام داده است. اما به دلیل تاخیرهایی که در امور مهاجرتی حاکم است، نتیجه تلاش‌های او نیز مثل سایر کسانی که برای حمایت از افراد در معرض خطر در افغانستان کار می‌کنند، با کندی مواجه شده است.

وکیل دیگری اکنون با خانواده‌اش در فرانسه زندگی می‌کند و من چندین بار با او دیدار داشته‌ام. همسرش در افغانستان جراح استخوان بود اما او در فرانسه تا هنوز نتوانسته است مطابق تخصص‌اش کار پیدا کند و در یک رستورانت شغل صفاکاری دارد. جامعه حقوقی میزبان آنان را تحت حمایت قرار داده، از جمله برای‌شان آپارتمانی پیدا کرده و در اسکان مجددشان یاری رسانده است.

شخص دیگری که می‌خواهم از او یاد کنم، تازه از رشته حقوق فارغ شده و هنوز در افغانستان زندگی می‌کند. او در نوعی برزخ گرفتار است و به دلیل محدودیت‌های طالبان در برابر زنان، نمی‌تواند وکیل شود. او اکنون به دختران جوان آموزش می‌دهد و در مورد وضعیت اسفناک دختران و زنان افغان می‌نویسد تا جهان را از وضعیت دردناک آنان آگاه کند. تلاش دارم تا به او در حفظ نیرویش برای ادامه ایستادگی مشوره دهم، اما درعین حال نگران او و آینده‌اش هستم. گزارش‌های اخیر درباره خودکشی زنان جوان افغان مرا وحشت‌زده کرده است.

امیدوارم مسیر ساختن افغانستان سکولار پس از طالبان بسیار طولانی و درناک نباشد و خشونت‌ها و محرومیت‌هایی که مردم افغانستان، به‌ویژه زنان در حاکمیت طالبان متحمل می‌شوند هر چه زودتر پایان یابد. ما حمایت، همبستگی و محبت خود را از مردم افغانستان دریغ نخواهیم کرد. یاد آن خانم هفتاد ساله افغان که شوهر و فرزندانش را طالبان از او گرفته بودند، و به تنهایی در شهر سیدنی روزهای آخر عمرش را سپری می‌کرد همیشه در خاطرم زنده خواهد ماند.

استوارت راسل در ونکوور به دنیا آمده و بزرگ شده است. او در دهه ۱۹۸۰ در مونترال وکیل حقوق بشر بوده است.

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required