featured image

این یک رمان ویران‌شهری نیست، افغانستان امروز است

کشوری را تصور کنید که در آن همه چیز زندگی شما به جنسیت‌تان بستگی دارد. اگر دختر باشید، پس از پایان صنف ششم از هرگونه تحصیل محروم می‌شوید. اگر زن بالغ باشید از بیشتر شغل‌ها محروم‌اید و احتمال دارد شما و فرزندان‌تان به دلیل این محرومیت گرسنگی بکشید. شما نمی‌توانید بدون محرم از خانه بیرون شوید.

مکان‌هایی که زنان معمولا در آن‌ها گردِ هم می‌آمدند و در آن‌جا با هم گفت‌وگو و همکاری می‌کردند از جمله آرایشگاه‌ها و خانه‌های امن بسته شده‌اند. حتا برای مراجعه به داکتر نیز زنان به همراهی محرم نیاز دارند. اگر زن باشید از رفتن به ورزشگاه یا پارک نیز محروم‌اید. حتا حمام‌ها و نانوایی‌های زنانه را بسته‌اند. دختران عملا در خانه محبوسند و جز انجام کارهای خانگی اجازه‌ی کار دیگری ندارند. در خانه‌ی پدرو مادر باید تا زمانی چون زندانی به‌سر ببرند که به ازدواج وادار شوند. بعدِ ازدواج  نیز جز انجام امور همسری، به دنیا آوردن فرزند و مراقبت از امور منزل، شغل دیگری در انتظار آنان نیست.  تعداد زیادی از آنان در سنین خیلی پایین ازدواج می‌کنند و مادر می‌شوند. عده‌ای اما مقاومت می‌کنند. آنان با تظاهرات در خیابان‌ها یا راه‌اندازی مکاتب مخفی علیه وضعیت ضدبشری حاکم مبارزه می‌کنند. این مقاومت و مبارزه نیز سرکوب، زندان، شکنجه، آزار و حتا مرگ را در پی دارد.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

این محدودیت‌های وحشتناک مشخصا  زنان و دختران را هدف قرار می‌دهد و مردان و پسران با این محدودیت‌ها روبرو نیستند. ولی آنان نیز با محدودیت‌ها و رنج‌هایی مواجه‌اند. اگر در برابر  محدودیت‌ها و قوانین حاکمان لب به اعتراض بگشایند، با زندان و شکنجه پاسخ خواهند یافت. اگر دختران و زنان یک خانواده از دساتیر حاکمان  سرپیچی کنند، مردان آن نیز به شدت مجازات می‌گردند.

آن‌چه را شرح دادیم، گوشه‌ای از یک داستانِ ویران‌شهر ترسناک نیست. گزارش تاریخی نیز نیست، بلکه واقعیت جاری افغانستان است که در آن گروه طالبان حلقه‌ی زندگی اجتماعی را بر زنان و دختران در سه سال گذشته به تدریج تنگ و تنگ‌تر کرده است.

طالبان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ دوباره کنترل افغانستان را به دست گرفت. یک روز قبل از آن، میلیون‌ها دختر در مکتب بودند. بیش از یک چهارم اعضای پارلمان زنان بودند. زنان وزیر، قاضی، استاد دانشگاه و پیلوت طیاره‌های ملکی و نظامی بودند. عرصه‌های هنر، سیاست، فرهنگ و اقتصاد به‌ روی شان گشوده بود. دختران می‌توانستند تاجر، سیاست‌مدار، آوازخوان، نقاش و بازیگر سینما باشند. یک ارکستر دخترانه در کشور فعال بود. حالا تمام  این فرصت‌ها از زنان گرفته شده است.

از سرنوشت مردم افغانستان این درس را می‌توان گرفت که مسیر حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان، نه تنها به جهت بهبود حرکت نمی‌کند بلکه ممکن است به عقب برگردد. سه سال پیش در برابر چشم جهانیان، طالبان به ایجاد نظام قرون وسطایی زنان را به انزوای کامل محکوم کردند و  همه‌ی حقوق مدنی آنان را لغو نمودند. اکنون هویت نظام طالبان با تبعیض جنسیتی  و اذیت و آزار نظام‌مند زنان و دختران گره خورده است.

افغانستان نمونه‌ی بارز عقب‌گرد وحشت‌ناک در زمینه‌ی حقوق بشر است، ولی این اتفاق متاسفانه در جاهای دیگر نیز ممکن است رخ دهد و مردمی که سال‌ها برای به دست آوردن حقوق خود مبارزه کرده‌اند، یک‌شبه در تحول دردناک همه‌ی آن‌ها را از دست بدهند. افغانستان نمونه‌ی آموزنده برای درک عواقب ترسناک چنین عقب‌گرد است. به نظر می‌رسد سیاست‌مداران در سراسر جهان از رفتار طالبان با مردم افغانستان، به خصوص زنان، ناراضی‌اند، اما کار شایسته‌ای برای نجات این مردم انجام نمی‌دهند.

هیچ تردیدی وجود ندارد که طالبان بر ادامه‌ی سیاست‌های تبعیض‌آمیز علیه زنان همچنان ادامه خواهند داد و به زنان نقشی جز خدمه‌هایی برای  تولید مثل و امور منزل قایل نخواهند شد. در چنین وضعیتی واقعا چه کاری می‌توان کرد؟

پاسخ سرراست و واضحی نمی‌توان به این سوال داد، اما کارهایی می‌توان انجام داد.

حالا بعد از گذشت چند سال به وضوح می‌توان دید که چه اقداماتی کارساز نیست. ابراز نگرانی درباره‌ی حقوق زنان در جلسات دیپلماتیک با طالبان به نظر نمی‌رسد تاثیر مثبتی داشته باشد. برگزاری جلسات سطح بالا- مانند نشست اخیر دوحه – که در آن طالبان در برابر دوربین خبرنگاران لب‌خند می‌زدند و احساس مهم‌بودن می‌کردند، در حالی که زنان افغانستان در آن نشست حضور نداشتند، بسیار مضر است.

مدافعان حقوق بشر افغانستان و سازمان‌هایی چون دیدبان حقوق بشر، به طور فزاینده‌ای خواستار روی‌کردی از سمت جامعه‌ی جهانی در مواجهه‌ی طالبان‌اند که با آنان  به‌گونه‌ای رفتار نکنند که گویا آنان پسربچه‌های بازی‌گوشِ مکتب‌اند و و از خطاهای خود خواهند آموخت، بلکه این گروه را چون حاکمانی بر سرنوشت مردم در برابر اعمال‌شان مسوول بدانند و پاسخ‌گو بسازند. دولت‌ها باید به وضوح بگویند که بدرفتاری‌های طالبان تحمل نخواهد شد و در استیج‌های بین‌المللی به رهبران آن گروه فرصت کسب اعتبار جهانی داده نشود.

رهبران جهان باید از اشتراک و حضور زنان افغانستان به همه‌ی جلسات بین‌المللی درباره‌ی افغانستان حمایت کنند و در حمایت جدی و به موقع از فعالان حقوق زنان و حقوق بشر افغانستان در برابر تهدید و ستم طالبان تردید ننمایند. دیپلومات‌های خارجی هنگام دیدار با نمایندگان طالب نباید با چهره‌ی خندان عکس بگیرند و طالبان را در مقام‌ها و فرصت‌هایی قرار ندهند که مهم و معتبر جلوه نمایند. بهتر است در کابل، دوحه یا هرجایی که با آنان ملاقات می‌کنند از دیدار خود عکس نشر نکنند و در تمام این دیدارها نمایندگانِ زنان افغان حضور داشته باشند.

دولت‌ها باید در اعمال فشار بر طالبان از طریق قوانین و نهادهای بین‌المللی همکاری نمایند. باید از پیگرد طالبان در محاکم کیفری بین‌المللی به دلیل ارتکاب جنایت علیه بشریت و آزار و اذیت جنسیتی حمایت کنند.

دولت‌ها باید به طور جدی به گنجاندن آپارتاید جنسیتی به عنوان یک جنایت در معاهده‌ی جنایات علیه بشریت توجه کنند. آن‌ها همچنین باید پرونده‌ای علیه طالبان به دلیل عدم رعایت کنوانسیون سازمان ملل در مورد حقوق زنان در دادگاه بین‌المللی مطرح کنند؛ و شورای حقوق بشر سازمان ملل باید ماموریت کارشناس حقوق بشر سازمان ملل در افغانستان را تمدید کند و میکانیزم جدیدی برای جمع‌آوری و حفظ شواهد جنایات انجام‌شده در افغانستان، از جمله علیه زنان و دختران، ایجاد نماید.

در افغانستان بحران انسانی شدید ادامه دارد. تقریبا ۲۴ میلیون نفر به غذا و سایر کمک‌ها نیاز دارند. یکی از دلایل بدترشدن وضعیت، به ویژه برای زنان و خانواده‌های تحت سرپرستی زنان، اعمال محدودیت‌های طالبانی در برابر کار زنان از جمله منع فعالیت  زنان امدادگر است. نهادهای کمک‌رسان می‌توانند با تخصیص بودجه‌ی خاص برای زنان و دختران و تمویل برنامه‌های هدفمند برای آن‌ها، از جمله تلاش‌های زیرزمینی برای کمک، حمایت، آموزش و بسیج زنان و دختران، به کاهش رنج آنان یاری رسانند. آن‌ها همچنین باید از زن‌ان و دختران شجاعی که با تحمل رنج بسیار و به‌گردن گرفتن خطرات از حاکمیت  طالبان فرار می‌کنند، استقبال نموده و به آنان پناهندگی دهند.

فعالین حقوق زنان افغانستان در راه مبارزه برای حقوق خود خطرات بسیاری را تحمل می‌کنند. برای کمک به کاهش رنج مردم و به ویژه زنان افغانستان، کشورهای جهان و نهادهای بین‌المللی هر کدام می‌تواند کارهایی انجام دهند تا این محیط وحشت بیش از این قربانی نگیرد. کشورها و نهادهای بین‌المللی باید خاموشی پیشه نکنند، و برای حمایت از دختران و زنان افغانستان تصمیم بگیرند و عمل کنند.

*سحر فطرت پژوهشگر حقوق زنان و هِدَر بار معاون موقت بخش  حقوق زنان در سازمان دیدبان حقوق بشر هستند.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required