نژادپرستی و بیگانهستیزی در ایران: از نفرتپراکنی رسانهای تا حملات گروهی بر مهاجرین افغانستانی
در ماههای اخیر، افغانستیزی در ایران به سطوح خطرناکی رسیده است. هشتگ «اخراج افغانی یک مطالبه ملی است» صدها هزار بار به اشتراک گذاشته شده است. این هشتگ همراه با تبلیغات تحقیرآمیز نژادپرستانه، پناهجویان افغانستانی را تهدیدی برای جامعهی ایران معرفی میکند.
تبعیض و نژادپرستی علیه پناهجویان افغانستانی در ایران، مانند سیاستهای تبعیضآمیز دولت ایران یک موضوع دیرینه بوده و به خوبی مستند شده است. البته در افزایش کنونی نژادپرستی و افغانهراسی و سازماندهی کمپینهای ضد افغانستانی، رسانههای رسمی ایران نقش محوری دارد.
پس از تسلط طالبان در اوت ۲۰۲۱، تعداد مهاجران افغانستانی در ایران تا یک میلیون افزایش یافت. تقریبا بلافاصله، بحثهای ضد مهاجرین افغانستانی نیز در مطبوعات ایران آغاز شد. روزنامهی جمهوری اسلامی، وابسته به جناح اصلاحطلب رژیم آخندی، یکی از اولین رسانههای رسمی بود که به بحثهای ضد افغانی دامن زد. این روزنامه در آوریل ۲۰۲۲، ادعا کرد که ۵۰ تا ۷۰ درصد زنانی که در بیمارستانهای تهران زایمان میکنند، زنان پناهندهی افغانستانی هستند. این ادعای نادرست توسط منابع حقیقتیاب رد شد ( که آمار واقعی زیر پنج درصد بود). علاوه بر آن، دیگر رسانههای ایرانی نیز به این موضوع پرداختند و مطالبی را در مورد خطرات تغییرات جمعیتی در ایران منتشر کردند و حتا احتمال ورود طالبان افغانستان به پارلمان ایران را مطرح کردند. جمهوری اسلامی حتا با تیتر «جنوب تهران در اشغال افغانها» مطلبی منتشر کرد. در مجموع، پوشش رسانهای پناهجویان افغانستانی، آنان را به عنوان خطر و مشکل امنیتی برای جامعه معرفی کرد.
این حملات رسانهای در پسزمینهی اعمالِ سیاستهای سیستماتیکِ تبعیضآمیز علیه پناهجویان افغانستانی در ایران اتفاق میافتد. آنان در بسیاری از بخشها از کار منعاند، در مناطق خاصی زندگی میکنند و فرزندانشان اغلب از تحصیل محروم میشوند. این درست مانند شرایط آپارتاید آفریقای جنوبی است. افغانها حتا از برخی پارکهای عمومی منع میشوند. حتا برای افغانهایی که در ایران متولد و بزرگ شدهاند نیز وضعیت همین است و تمام این محدودیتهای سخت و محرومیت از حقوق و تهدید به اخراج وجود دارد. اما از آن میان، گزارشها حاکی از آن است که زنان پناهندهی افغانستانی بیشترین آسیب را میبینند.
در حال حاضر، پولیس ایران پناهندگان غیرقانونی را جمعآوری کرده و روزانه هزاران نفر افغانستانی را اخراج میکنند. ویدیوهای دلخراش نشان میدهد که پولیس ایران به پناهندگان توهین میکند، با آنان بدرفتاری میکند و حتا آنان را میکشد. به طور مثال از جمله مواردی بدرفتاری پولیس با مهاجرین افغانستانی شامل مواردی میشود که در آن موترهای حامل پناهجویان به آتش کشیده شده و در حداقل یک مورد دیگر، آنان به رودخانهانداخته شدهاند. این سرکوب دولتی، همراه با نژادپرستی گستردهی اجتماعی، محیط خفقانآوری از ترس و ستم را برای پناهندگان افغانستانی ایجاد کرده است که باید در میان جمعیتی زندگی کنند که آنان را مورد تحقیر و تمسخر و توهین نژادی قرار میدهند.
به نظر میرسد که آنعده از رسانههای افغانستیز ایرانی، از تبعیض موجود استفاده کرده و آن را به سطح بسیار خطرناکتری رسانده است. نفرتپراکنیهای ضد مهاجرین افغانستانی در رسانههای اجتماعی به طور گسترده همرسانی میشود. جایی که پناهندگان افغانستانی به خاطر مسایل اجتماعی و اقتصادی از فقر، بیکاری، تورم و افزایش اجارهی مسکن گرفته تا جرم و جنایت و تهدیدی برای خود ایران مقصر شناخته می شوند. این احساسات ضد افغانی در جریان مناظرههای انتخاباتی بیشتر شعلهور شد که در آن نامزدها وعدهی حل «مشکل» و بستن مرزها را میدادند.
پناهجویان افغانستانی توسط ایرانیان به عنوان «دیگران» خطرناک تلقی میشوند که خطر فزایندهای برای ملت به شمار میروند. گذشتهی تاریخی نشان میدهد که اینگونه لفاظیها منجر به جنایات فجیع میشود. چنانچه فعلا نیز منجر به عادیشدن خشونت علیه پناهجویان افغانستانی شده است. پناهجویان افغانستانی به طور سیستماتیک در خیابان ها توسط اوباشان چاقوبهدست مورد حمله قرار میگیرند. صحنههایی از این گونه حملات اوباش در چندین شهر از جمله قزوین گزارش شده است که ایرانیان به آوارگان افغانستانی حمله کرده و خانههای آنان را به آتش کشیدند.
گفتنی است که رسانههای ایران از دستگیری عاملان خشونت علیه پناهجویان افغانستانی خبر نمیدهند. این عدم پاسخ رسمی به این معنا است که محرکها از مجازات مصونیت دارند و جنایات آنان بدون مجازات میماند. با این حال، احساسات ضد افغانستانی منحصر به رسانههای تحت حمایت دولت نیست، بلکه توسط برخی به اصطلاح «ملی گرایان» خودخواندهی ایرانی که مخالف رژیم آخندی هستند نیز استفاده میشود. تیوری عجیبی که در میان این محافل «ناسیونالیست» رایج است این است که افزایش پناهندگان افغانستانی در واقع برنامهی است که توسط رژیم طراحی شده است. در این تیوری توطیه، آنان ادعا میکنند که پناهندگان افغانستانی سرباز و پایگاه اجتماعی برای رژیمی فراهم میکنند که به گفتهی آنان در میان مردم متمدن و سکولار ایران منزوی است.
در مقالهای که اخیرا در شورای آتلانتیک منتشر شد، دو مفسر ایرانی نوشتند: «به پناهجویان افغانستانی به طور دستهجمعی پاسپورت ایرانی، کارت شناسایی ملی و حقوق شهروندی کامل – از جمله حقوق کار، رای و حق داشتن خانه… اعطا شده است. جمهوری اسلامی فعالانه از مهاجران افغانستانی برای پرورش نفوس اجتماعی و پرکردن شکاف رو به افزایش بین دولت و جامعهی ایران استفاده میکند … این کار سریع اجرا میشود. مهاجران شیعهی افغانستان در ارکان ایدیولوژیک و تبلیغاتی جمهوری اسلامی گنجانده شدهاند که سوالات جدی را ایجاد میکند. آیا رژیم از طریق مهاجرت عمدا در حال ایجاد تغییرات جمعیتی در ایران است تا هدف دیرینهی ولی فقیه را برای دستیابی به اصطلاح به یک جامعهی اسلامی مهندسی کند؟»
افکاری که آن نویسندگان ایرانی در شورای آتلانتیک بیان کردند، نسخهی ادبی از صحبتهای کمتر مؤدبانهای است که با هشتگ «اخراج افغانی یک مطالبهی ملی است» در فضای مجازی همرسانی میشود.
سوالی که ارزش پرسیدن دارد این است که چرا رسانههای تحت حمایت دولت ایران چنین نقش محوری در ترویج نژادپرستی ضد افغانی ایفا میکنند؟ آیا این برای منحرفکردن توجه از سایر مسایلِ مهمتر است؟ رژیم همواره با مخالفتها و اعتراضاتی مواجه است که برجستهترین آنها «زن، زندگی، آزادی» است. برای رژیم ایران چه چیزی بهتر از مقصردانستن پناهندگان افغانستانی برای برخی از نارساییهای خود است؟
یک پناهجوی افغانستانی به بیبیسی فارسی گفت: «ما نسل سوم پناهندگان در ایران هستیم، هرگز مهاجرت نکردیم، اما پناهندهی بی حقوق به دنیا آمدهایم. یک پناهجوی دیگر که ۴۰ سال آنجا بوده است، توضیح میدهد: «بعد از این همه سال زندگی در ایران، تنها با دو گزینه روبرو هستیم: افغانها یا اخراج شوند یا حق ندارند.»
همایون رستگار، مسئول روابط زنتایمز است.