featured image

کنفرانس سوم دوحه ادامه‌ی پروسه‌ی تسلیمی اداره‌ی افغانستان به گروه طالبان

میزگردها و تحلیل‌های سیاسی در مورد کنفرانس سوم دوحه، از آنچه قرار است در آن دو روز اتفاق افتد تصویر مبهمی ترسیم می‌کند. این ابهام از تفاوت انتظارات طرف‌ها و واقعیت‌های موجود بر می‌خیزد، ورنه سازمان ملل معلومات کافی از آجندای احتمالی آن کنفرانس و اشتراک‌کنندگان داده است. مردم افغانستان، به‌ویژه سیاست‌مداران و فعالان مدنی، انتظار دارند که این کنفرانس ادامه‌ی مذاکراتی باشد که در سال ۲۰۲۱ ناکام ماند و سقوط دولت جمهوری اسلامی را سرعت بخشید. آنان می‌گویند جامعه‌ی جهانی مسوولیت دارد پروسه‌ی «مذاکرات دوحه» را به‌سر برساند و زمینه‌ی تشکیل حکومت همه‌شمول را مساعد سازد. از این‌رو مخالفان طالبان انتظار دارند که دو طرف اصلی مذاکرات دوحه آنان و طالبان باشند و جامعه‌ی جهانی مذاکرات را تسهیل و حمایت نماید. آن طرف، گروه طالبان می‌خواهد که همچون طرف اصلی و حاکم افغانستان با آن رفتار شود و محور اصلی گفت‌وگوها رسمیت «امارت» باشد. طالبان به همین دلیل در کنفرانس دوم دوحه نماینده نفرستاد. سازمان ملل به نمایندگی از امریکا و ناتو اما می‌خواهد این کنفرانس زمینه‌ی «تعامل مسنجم، هماهنگ و نظام‌مندتر جامعه‌ی بین‌المللی {بخوانید امریکا و متحدانش} با افغانستان {بخوانید طالبان}» را فراهم سازد تا اداره‌ی طالبان بیش‌ازحد به سمت رقیبان امریکا و ناتو نغلتد.

این تفاوت انتظارات باعث شده است سازمان ملل واضح نگوید که نیروهای سیاسی غیرطالب را دیگر مستحق شرکت معنادار در گفت‌وگوها نمی‌داند و نمایندگان جامعه‌ی مدنی نیز تنها حق حضور تزئینی در نشست‌ها دارند. آن سازمان، اما با سفرهای مقاماتش، چینش مطالب و ادبیات اعلامیه‌ها و سخنرانی‌هایش گفته است که کنفرانس سوم دوحه در پی چه چیزی است. بیان واضح و بی‌پرده‌ی این که امریکا، اعضای ناتو و سازمان ملل قصد دارند با طالبان یک قدم مهم جلو بگذارند و آن گروه را چون تنها طرف اصلی در افغانستان به‌رسمیت بشناسند برای افکار عامه‌ی جهان غرب نیز سخت تمام می‌شود و دردسرهایی را در پی خواهد داشت. مردم در غرب به وقت نیاز دارند تا دولت‌مردانی را که سال‌ها فرزندان آنان را با تبلیغات ضدتروریستی به افغانستان و خاورمیانه برای جنگ با «تروریستان و شیاطین» می‌کشاندند و اجساد عزیزان‌شان را چون «شهیدان» راه ترویج آزادی، عدالت و دموکراسی به‌خاک می‌سپردند و مبالغ بسیاری را از جیب آنان صرف تولید اسلحه و تمویل جنگ می‌کردند، یک‌باره با قاتلان فرزندان و تروریستان و «شیاطین» دیروز در خوش‌وبش و دادوستد بی‌پرده‌ی سیاسی ببینند.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

با این‌حال سازمان ملل متحد به نمایندگی از امریکا و متحدانش در اعلامیه‌ی مورخ ۲۱ می ۲۰۲۴ و گزارش سه ماهه‌ی اخیرش در مورد وضعیت افغانستان که به تاریخ ۱۳ جون نشر شد، نکات مهمی را در مورد آن‌چه قرار است در نشست سوم دوحه بحث شود، بیان کرده است. مهم‌تر از آن سازمان ملل در این پیام‌ها واضح ساخته است که چه مسایلی اکنون برای امریکا و متحدانش در افغانستان در اولویت قرار دارد.

احیای روابط دیپلماتیک و رسمی در اولویت است

سازمان ملل به تاریخ ۲۱ می سال جاری اعلامیه‌ی کوتاهی را در یک صفحه نشر کرد که حاوی نکات مهم بود. نکته‌ی اول این‌که یک مقام ارشد امریکایی-ملل متحد به کابل رفته و از وزیر خارجه‌ی امارت طالبان رسماً دعوت کرده تا به کنفرانس سوم دوحه شرکت کند. خانم رزمری آن دی‌کارلو معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل متحد است. سوابق او نشان می‌دهد که فرد بسیار باصلاحیت و تجربه‌ی سفارت در اروپای شرقی و مسکو می‌باشد. او مدتی سفیر امریکا در سازمان ملل متحد نیز بوده است. در واقع او از آدرس سازمان ملل متحد، کشورش امریکا را نمایندگی می‌کند. اعظام فرد مهمی چون او برای دیدار با مقامات طالبان و دعوت آن گروه به اشتراک در کنفرانس دوحه چیزی شبیه اعظام وزیر خارجه یا سفیر امریکا برای دعوت وزیر خارجه‌ی طالبان است.

نکته‌ی دوم غیبت طرف‌های سیاسی غیرطالب در اعلامیه است. در آن اعلامیه عمدا از طرح بحران سیاسی افغانستان به شیوه‌ای که طرفی غیر از طالب در آن دیده شود، اجتناب شده است. در پاراگراف اول اعلامیه نوشته‌اند که خانم رزمری آن دی‌کارلو از ۱۸ تا ۲۱ ماه می با مقامات دیفکتو {مسوولان طالب} و دیپلمات‌های خارجی در کابل ملاقات نموده و با آنان درمورد «دیدار نمایندگان ویژه» که قرار است از ۳۰ جون تا ۱ جولای در دوحه برگزار شود، گفت‌وگو کرد. این پیام کوتاه حکایت از توافق مهم میان امریکا و طالبان دارد. در نشست دوم دوحه طالبان چند پیش‌شرط برای اشتراک مطرح کرده بودند: اول این‌که سازمان ملل باید مقامات بلندپایه‌اش را در مذاکره با طالبان اعظام کند. دوم، این‌که طرف اصلی مذاکره تنها طالب باشد نه فعالان مدنی یا گروه‌های سیاسی غیرطالب. سوم، به مسایل تعلیم و حقوق بشر و سیاست‌های طالبان در امور داخلی پرداخته نشود. چهارم، تعیین نماینده‌ی ویژه برای افغانستان باید در آجندا نباشد، چرا که به گفته‌ی طالبان، امارت طالب حکومت مشروع است و دولت‌ها و نهادهای خارجی باید برای افغانستان سفیر و دیپلمات رسمی مقرر کنند نه نماینده‌ی خاص. در فاصله‌ی بین کنفرانس دوم و سوم دوحه دو طرف به توافق رسیده‌اند و امریکا و متحدانش پذیرفته‌اند که طالبان در کنفرانس پیش رو تنها طرف اصلی مذاکره باشد و از جامعه‌ی مدنی و مخالفان طالبان در اعلامیه ذکری نشده است. در عوض گروه طالبان حاضر شده است که نمایندگانش با نمایندگان ویژه‌ی دولت‌های غربی و متحدان آن‌ها دیدار کنند. 

امریکا و سازمان ملل در اعلامیه‌ی یادشده این پیام را نیز رسانده‌اند که قصد مداخله در امور داخلی افغانستان را ندارند و موضوع اصلی نشست سوم دوحه حقوق بشر، تعلیم و آزادی‌های مدنی و سیاسی افغان‌ها نه بلکه «افزایش تعامل بین‌المللی مسنجم‌تر، هماهنگ‌تر و نظام‌مندتر با افغانستان {بخوانید طالبان}» خواهد بود.

در پاراگراف دوم اعلامیه آمده است که خانم دی‌کارلو معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل متحد که زمانی سفیر امریکا در مسکو و نیز سفیر آن کشور در سازمان ملل متحد بوده و سوابق کار طولانی در دستگاه دیپلماسی ایالات متحده دارد، به دفتر امیرخان متقی وزیر خارجه‌ی طالبان رفته تا دعوت رسمی دبیر کل سازمان ملل متحد را به او برای اشتراک در مجلس «نمایندگان خاص» در دوحه بسپارد. خانم دی‌کارلو شخص دوم سازمان ملل متحد و احتمالا از جهاتی باصلاحیت‌ترین فرد آن سازمان است. اگرچه او زیاد در عرصه‌ی سیاسی ظاهر نشده ولی جایگاه دیپلماتیکش او را در قطار زنانی چون سوزان رایس قرار می‌دهد. فرستادن فردی در مقام او برای دعوت ملا امیرخان متقی نشانه‌ی آغاز تعاملات تازه است.

دو پاراگراف آخری اعلامیه‌ی تزئینی‌اند. در آن‌جا نوشته شده که معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل متحد در کابل در مورد چالش‌های مختلف فراراه افغانستان گفت‌وگو کرد. او بدون آن‌که از کسی، گروهی یا قشری نام ببرد گفته است که شرکای افغان خواستار توجه به چالش‌های بشری، انکشافی و اقتصادی شدند. گویا از خطرهای مواد مخدر و تروریزم نیز بحث شده است. اعلامیه با جمله‌ی کوتاهی پایان یافته که در آن از گفت‌وگوی خانم دی‌کارلو در مورد وضعیت حقوق بشر و به‌ویژه محدودیت‌های تعلیمی زنان یاد شده است. این موضوع عمدا در پایان اعلامیه و در پاراگرافی بسیار کوتاه ذکر شده است تا از یک‌سو بینی خمیری باشد برای آن سازمان در توجیه مسوولیت‌هایش و از سوی دیگر دل طالبان نرنجد.

روحیه‌ی اعلامیه با سیاست‌های طالبان عیار شده است. به‌جز «نمایندگان ویژه‌ی» دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی که طالبان می‌خواهند به‌جای آنان سفیران، وزیران خارجه و رییسان دولت‌ها در مذاکره با طالبان حاضر شوند، باقی همه شرایط طالبان پذیرفته شده است. هیچ ذکر از گروه‌های سیاسی، نهادهای مدنی، فعالان حقوق زن، معترضان و مخالفان مسلح طالبان نشده است. با طالبان چون حاکمان مشروع و طرف اصلی مذاکره برخورد گردیده است.

ادامه‌ی رقابت بر سر مالکیت طالبان

چرا امریکا و متحدانش به طالبان امتیاز می‌دهند؟ جواب کوتاه شاید این باشد که طالبان فعلا بازیگر حاکم میدان افغانستان است، قدرت اجرایی دارد، و در نتیجه از آدرس جغرافیای افغانستان دادوستد می‌تواند. از این‌رو امریکا و متحدانش برای منافع خود حاضر به تعامل و دادوستد سیاسی با طالبان‌اند.

درعین‌حال، امریکا و متحدانش می‌دانند که تاخیر در تماس آشکار و همکاری با طالبان، آن گروه را بیش‌تر به سوی بازیگران دیگر منطقه خواهد کشاند. در گزارش تازه‌ی سرمنشی سازمان ملل متحد نگرانی از افزایش تعامل بین طالبان و حریفان منطقه‌ای امریکا به چشم می‌خورد. یک بخش مهم گزارش به پی‌گیری دیدارها و تماس‌های متقابل طالبان و دولت‌های منطقه و سازمان‌های منطقه‌ای اختصاص یافته است. فهرست آن دیدارها را در جدولی با خوانندگان شریک می‌سازیم تا به درک بهتر آنچه برای تصاحب طالبان جریان دارد، کمک نماید. این جدول حاکی از افزایش تماس طالبان با روسیه، آسیای میانه (حوزه‌ی نفوذ روسیه) و ایران است. حریفان اصلی امریکا در تماس با طالبان روسیه و ایرانند. کمیت و سطح دیدارها بین طالبان و روس‌ها و طالبان و ایران بسیار جدی‌تر از باقی دیدارهاست. نمایندگان و هیات‌های روس با ملابرادر، سراج‌الدین حقانی، امیرخان متقی و دیگر مقامات باصلاحیت طالب دیدار داشته‌اند. نمایندگان روسیه در دیدار با طالبان نیز اشخاص باصلاحیتی چون مشاور پوتین و نماینده‌ی خاص او برای امور افغانستان می‌باشند. با ایران نیز ملا برادر، متقی و مسوولان اقتصادی طالبان دیدار و مذاکره داشته‌اند.

سازمان ملل نیز مقامات بلندپایه‌اش را به روسیه و ایران فرستاده تا با مقامات آن کشورها در زمینه‌ی «تعاملات چندجانبه با طالبان» گفت‌وگو کنند. دور از احتمال نیست که تعقیب مسیر اصلی تعاملات منطقه‌ای طالبان از سوی رهبران یوناما و سرزدن به پایتخت کشورهایی که برای تصاحب طالبان با غرب رقابت جدی دارند، نشانه‌ی نگرانی امریکا از غلتیدن بیش‌ازحد طالبان به دامن روسیه و ایران باشد. معلوم نیست سازمان ملل چرا به تعامل طالبان و چین در این گزارش توجه نکرده است. بدون شک در آن سه ماه، میان طالبان و چین هیات‌های تجاری و قراردادهای سرمایه‌گذاری ردوبدل شده است. شاید فقدان تماس‌های محکم سیاسی میان طالبان و چین باعث شده است که امریکا و متحدانش نگران عواقب آن تماس‌ها نباشند و آن‌ها را در گزارش سه‌ماهه‌ی اخیر سازمان ملل برجسته نکنند. در حالی که ایران و روسیه دادوستدهای سیاسی دیرینه و عمیق با طالبان دارند و می‌توانند برای روابط طالبان با غرب بدیل عرضه کنند.

تعاملات منطقه با طالبان
شمارهتاریخ تعاملمقام/اداره خارجیدولت خارجیطرف طالب
۱۳ اپریلدارالانشای شورای امنیت کشورهای عضو سازمان همکاری‌های شانگهایآستانه، قزاقستان {چین، روسیه و دیگر اعضای سازمان همکاری‌های شانگهای}خطاب به مقامات اداره‌ی طالبان
۲۳ تا ۷ مارچشیخ تمیم بن حمد الثانی، امیر قطردوحه، قطرملایعقوب، وزیر دفاع طالبان
۳۲۵ تا ۲۸ فبروریرشید مرِدوف وزیر خارجه ترکمنستانعشق آباد، ترکمنستانامیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان
۴۱۶ تا ۲ مارچرییس اداره امور اسلامی ازبیکستانازبیکستاننورمحمد ثاقب، وزیر حج و اوقاف طالبان
۵۴ تا ۵ میسازمان همکاری‌های اسلامیبانجول، گامبیاعبدالقادر بلخی، سخنگوی وزیر خارجه طالبان
۶۱۳ تا ۱۴ مینشست مشورتی علمای جهان اسلاماستانبول، ترکیهوزیر حج و اوقاف طالبان
۷۱۴ تا ۱۹ میاشتراک مقامات طالب در پانزدهمین فورم بین المللی اقتصادی زیر نام “روسیه- جهان اسلام: کازان فورم”. کازان، روسیهنورالدین عزیزی، وزیر تجارت طالبان
۸۱۰ تا ۱۲ فبروریروسلان ایدیلگریوف (Ruslan Edelgeriev)، مشاور رییس جمهور و نماینده ویژه ریاست جمهوری در امور اقلیمیروسیهعبدالغنی برادر، معاون اقتصادی رییس شورای وزیران طالبان. 
۹۱۹ تا ۲۳ اپریلطارق علی باکهیت، نماینده ویژه سازمان همکاری اسلامی برای افغانستانسازمان همکاری اسلامیتعدادی از معینان وزارت‌خانه‌های طالب
۱۰۲۳ اپریلضمیر کابلوف، نماینده خاص رییس جمهور روسیه برای افغانستانروسیهمتقی وزیر خارجه و سراج الدین حقانی وزیر داخله طالبان
۱۱۲۰ فبروریوزیر ترانسپورت ازبیکستانتاشکند، ازبیکستانرییس اداره خط آهن طالبان
۱۲۱ تا ۶ مارچمسئولان اقتصاد و تجارت ترکمنستانعشق آباد، ترکمنستانوزیر تجارت طالبان و هیات تاجران
۱۳۷ مارچهیات هندی به رهبری جی پی سینگه مسئول دفتر وزارت خارجه هند در امور پاکستان، افغانستان و ایرانهندوستانمتقی، وزیر خارجه طالبان و عزیزی وزیر تجارت طالبان
۱۴۱۲ مارچبختیار سیدوف، وزیر خارجه ازبیکستان و هیات همراهشازبیکستانملاحسن آخند، رییس شورای وزیران طالبان و وزیران خارجه و داخله و دیگر وزیران طالب
۱۵۲۸مارچامضای یک توافقنامه تجارت و ترانزیت با پاکستانپاکستانوزارت تجارت و صنایع طالبان
۱۶۱۲ مارچمقامات ترانسپورت ازبیکستانازبیکستانرییس اداره خط آهن طالبان،
۱۷۲۱میاز سرگیری پروازهای ترکش ایرلاینترکیهاداره طالبان
۱۸۲۲ فبروری تا ۲ مارچهیات اقتصادی طالبان به ایران سفر کرده بودچابهار، ایراناعضای دفتر ملابرادر
۱۹۱۳ مارچعلی رضا مهاجر، معین وزارت زراعت ایرانایراندیدار با مقامات طالب در کابل
۲۰۱ تا ۳ میاجلاس مشترک اقتصادی درمورد مسایل ترانزیت در چابهارمقامات تجاری و اقتصادی ایرانوزیر تجارت طالبان 
۲۱اواخر اپریلسریک ژومانگارین، معاون صدراعظم ترکمنستان و رییس عمومی ترانسپورت و ارتباطات آن کشور به کابل سفر کرد.ترکمنستانمسئولان ترانسپورت و تجارت طالبان
۲۲۱۵ اپریلافتتاح اتاق تجارت مشترک افغان-قزاق در هراتقزاقستانمسئولان تجارت و اقتصاد طالبان
۲۳۲۶ اپریلدو نماینده دولت {ترکمنستان؟} با وزیر تجارت طالبان دیدار کردند و پلان ایجاد کمیته تخنیکی امور تجارت و ترانزیت را اعلام نمودند.ترکمنستان{در متن اصلی واضح نشده است}وزیر تجارت طالبان
سفر رهبری یوناما به روسیه، ایران و هند برای بحث در مورد مسایل افغانستان و آینده تعاملات چندجانبه با مقامات اداره طالبان.
۱۸ تا ۱۰ اپریلسفر نماینده خاص سرمنشی ملل متحد برای افغانستان و رییس یوناما به روسیهروسیهمقامات روسی
۲۱۷ تا ۱۹اپریلسفر نماینده خاص سرمنشی ملل متحد برای افغانستان و رییس یوناما به هندهندمقامات هندی
۳۱۱ تا ۱۴میسفر نماینده خاص سرمنشی ملل متحد برای افغانستان و رییس یوناما به ایران ایرانمقامات ایران

جدول: گزارش سه ماهه سازمان ملل افزایش تعاملات طالبان با روسیه، آسیای میانه و ایران را برجسته کرده است. ترتیب دیدارها به گونه‌ای که در گزارش ملل متحد نشر گردیده، در این جدول رعایت شده است.

در نتیجه‌ی نشست سوم دوحه بخشی از رقابت قدرت‌ها برای تصاحب طالبان است، نه تلاش برای تسهیل انتقال قدرت به اداره‌ی مسوول یا کمک به مردم افغانستان در خروج از بحران بی‌دولتی، و کاهش رنج آنان از سلب حقوق ابتدایی چون تعلیم، کار، تشکل سیاسی، فعالیت مدنی و آزادی بیان در اداره‌ی طالبان. انتظار کمک جامعه‌ی جهانی در تشکیل حکومت ملی و تامین آزادی‌های مدنی و سیاسی حق مردم ماست، اما تجربه نشان داده است که در شرایط حاکم بر جهان ما، انتظار معقولی نیست. این کار را جز خود مردم افغانستان کسی نمی‌تواند به‌انجام برساند. حکومت مردمی را باید ملت شکل دهد نه دولت‌های خارجی و سازمان‌های بین‌المللی. آزادی‌های سیاسی و مدنی را مردم با مبارزات و تلاش خود بدست می‌آورند، نه با دستور و برنامه‌ی خارجی. تجربه‌ی بیست سال فاصله میان دو امارت طالب، این درس را به ما داده است که پول، اسلحه و حمایت دیپلماتیک خارجی برای ساختن دولت دموکراتیک و نجات از بنیادگرایی کافی نیست. مردان و زنان افغانستان، آنانی که برای فرزندان خود تعلیم، آزادی و کار می‌خواهند، باید برای ساختن جامعه و دولت مترقی به نیرو و ظرفیت خود اتکا نمایند.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required