featured image

آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۳؛ پیامدهای محرومیت زنان از آموزش توسط طالبان

مقدمه  

در طی دو‌ و نیم سال گذشته که از بازگشت طالبان به قدرت می‌گذرد، این گروه  بیش از ۵۰ فرمان محدودکننده علیه زنان صادر کرده‌ است. در این میان محرومیت زنان از آموزش و کار بیشترین تأثیر را بر زندگی جاری و چشم‌انداز آیندۀ زنان و کشور گذاشته است. در این مقاله تمرکز ما بر پیامدهای محرومیت زنان از آموزش است، با این تذکر که سایر فرمان‌های محدود‌کننده نیز در تشدید و تعمیق این پیامدها اثرگذار‌ند.‌ افغانستان تنها کشور در سطح جهان ا‌ست ‌که در آن دختران و زنان از حق آموزش محروم‌اند. دستور از سوی وزارت معارف طالبان در ۴ حمل ۱۴۰۱ همزمان با شروع اولین سال تحصیلی تحت ادارۀ این گروه صادر شد. بر این اساس از ورود دختران دانش‌آموز بالاتر از صنف ششم به کلاس‌های درس جلوگیری شد. در گام بعدی ندا‌محمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان به تاریخ ۲۹ قوس ۱۴۰۱ با صدور بیانیۀ رسمی ورود زنان و دختران به دانشگاه‌های دولتی و خصوصی را نیز ممنوع اعلام کرد. با اینکه طالبان در آن زمان اعلام کردند که این دستورها موقتی است، اما تا اکنون به‌رغم درخواست مردم افغانستان و جامعۀ جهانی، دختران و زنان همچنان از تحصیل و کار و البته که از سایر حقوق اجتماعی نیز محروم‌اند. پرسش این نوشتار این است که محرومیت بانوان از تحصیل چه پیامدهایی برای زندگی آنها و جامعۀ افغانستان داشته است؟ برای ارائۀ پاسخ نسبتاً جزئی به این پرسش، می‌توان پیامدهای مورد‌نظر را در یک دسته‌بندی زمان‌محور به سه بخش تقسیم کرد.  

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

۱.  پیامدهای کوتاهمدت 

 شوک روانی و ناامیدی دختران و زنان، زیان اقتصادی و عقبگرد ناگهانی افغانستان در عرصۀ برابری جنسیتی برجسته‌ترین پیامدهای کوتاه‌مدت محرومیت بانوان از تحصیل به‌شمار می‌روند. دختران کلاس ششم به بالا در نخستین روز شروع سال تحصیلی ۱۴۰۱ هنگام ورود به مکاتب شوک روانی ماندگا و احساس عمیق ناامیدی را تجربه کردند. عمق این شوک روانی علاوه بر اصل فرمان، به نحوۀ اجرای آن نیز بر‌می‌گردد. دختران خردسال در نخستین روز شروع سال تحصیلی هنگام مراجعه به مکاتب با تفنگ‌داران طالبان مواجه شدند که با استفاده از اسلحه و با خشونت آنها را از ورود به مکاتب بازداشتند. رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی صحنه‌ها و لحظه‌های رقت‌انگیزی از اشک و اندوه دختران از پشت دروازه‌های مکاتب ثبت و منتشر کردند. ناامیدی میلیون‌ها کودک دختر بعد دیگری از پیامدهای فوری تصمیم طالبان را نشان می‌دهد که به‌خاطر تبعیض جنسیتی قادر نبودند و نیستند که آیندۀ خود را رقم بزنند. نه ماه بعد در آستانۀ شروع سال تحصیلی جدید و آغاز‌به‌کار دانشگاه‌ها، هزاران دختر و خانم دانشجو نیز همین شوک روانی و ناامیدی را تجربه کردند؛ زمانی که وزیر تحصیلاتی عالی طالبان با صدور بیانیۀ رسمی از مسئولان دانشگاه‌ها خواست که به خانم‌ها اجازۀ ورود به دانشگاه‌ها را ندهند. این در حالی بود که کمتر از سه ماه قبل از آن، هزاران دختر با شرکت در آزمون کانکور مجوز ورود به دانشگاه‌ها را یافته بودند و هزارن تن دیگر دانشجویان سابق دانشگاه‌ها بودند و برخی نیز در آستانه فارغ‌التحصیلی قرار داشتند. احساس شوک و ناامیدی به دانش‌آموزان و دانشجویان دختر، خلاصه نمی‌گردید، خانواده‌ها، بستگان و به شکلی کل جامعه در شوک و ناامیدی فرو رفت. 

بر اساس گزارش یونیسف در آگست ۲۰۲۲ و تنها یک سال پس از بازگشت طالبان به قدرت منتشر گردید، محرومیت دختران از تحصیل در لیسه‌ها، باعث زیان مالی ۵۰۰ میلیون دلاری معادل دو و نیم درصد تولید ناخالص داخلی کل کشور شده است. اگر همین میزان از زیان مالی در بازۀ زمانی نزدیک به سال گذشته و با توجه به زیان‌های وارده به دانشگاه‌ها مخصوصاً دانشگاه‌های خصوصی، در نظر گرفته شود، پیامدهای اقتصادی محرومیت زنان از تحصیل در جای خود بسیار قابل‌توجه و جبران‌ناپذیر می‌باشد. از جانب دیگر اقدام طالبان باعث عقبگرد بزرگ جامعۀ افغانستان در عرصۀ برابری جنسیتی و حقوق زنان محسوب می‌شود. افغانستان در دو دهۀ نخست قرن بیست و یکم پیش‌رفت چشم‌گیری در این عرصه داشت. ورود خانم‌ها در مقاطع مختلف تحصیلی رشد ده‌برابری داشت و آمار حضور دختران در مکاتب از صفر به دو و نیم میلیون نفر رسید و درصد حضور خانم‌ها در دانشگاه به ۳۸ درصد افزایش یافت. بر اساس یک تخمین ۳.۸ میلیون دختر و خانم تا سال ۲۰۱۸ در مقاطع مختلفی تحصیلی مشغول بودند. در حالی که چنین پیش‌رفتی در سطح منطقه کم نظیر ارزیابی می‌گردید، طالبان با بستن دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌ها به روی بانوان، افغانستان را به قرن نوزدهم رجعت داد‌.  

۲. پیامدهای میانمدت  

افسردگی، گسترش کودک‌همسری، ازدواج‌های اجباری، افزایش کودکان کار، تشدید خشونت خانوادگی و اجتماعی علیه بانوان، گرایش گسترده به آموزش‌های آنلاین، افزایش نرخ خودکشی و افزایش مهاجرت از جمله پیامدهای میان‌مدت محرومیت بانوان از تحصیل به‌شمار می‌روند. منابع محلی و برخی از عضای خانواده‌ها در گفت‌وگو با نویسنده تأیید کردند که دختران‌شان گرفتار احساس ناامیدی، انزوای‌گزینی، پرخاشگری، کاهش وزن و بی‌نظمی در خواب و بیداری شده‌اند. این‌ها علایم رایج افسردگی است و با شوکی که بر بانوان محصل وارد شد است و زندگی‌شان با میل اسلحه تغییر کرده است، طبیعی به نظر می‌رسد. آمار شفاخانه دولتی شهر هرات نشان می‌دهد که ۹۰ درصد از مراجعه‌کنندگان بخش سلامت روان را زنان تشکیل می‌دهند. از سوی دیگر به دلیل بی‌مضمونی دختران و نگرانی خانواده‌های سنتی از آسیب‌های اجتماعی دیگر، گرایش به کودک‌همسری و وادار کردن دختران به ازدواج‌ بر خلاف میل‌شان نیز افزایش یافته است. در بستر بحران اقتصادی، فقر و گرسنگی بستن بودن دروزاهای مکاتب باعث شده است که دختران خردسال بیش از گذشته به کارهای غیر‌رسمی و کم‌درآمد کشانده شوند. در فضایی که هم خانواده‌ها و هم نوجوانان، به‌خصوص دختران، مضطرب و پریشانی روحی دارند، معمولاً جدال‌ها در درون خانواده‌ها نیز تشدید ‌و  منجر به اعمال خشونت علیه دختران می‌شود. به گزارش سازمان ملل متحد از هر ۱۰ زن در افغانستان، ۹ تن در معرض نوعی از خشونت خانوادگی قرار دارند. 

 از سوی دیگر مقاومت زنان در برابر تصمیم‌های طالبان و اعتراض‌های خیابانی آنها به ممنوعیت تحصیل، کار و دیگر محدودیت‌ها بر بانوان، با واکنش خشونت‌آمیز طالبان همراه بوده و گرازش‌های متعدد از لت‌و‌کوب بانوان و دختران در خیابان‌ها و در بازداشتگاه‌ها حکایت دارد. منابع محلی می‌گویند که به دلیل سنتی بودن جامعه بسیاری از خانواده‌ها حاضر نیستند که خشونت‌های اعمال‌شده و تجاوز جنسی علیه دختران را رسانه‌ای کنند. از این رو آنچه در آمارهای رسمی بخش‌ اندکی از خشونت علیه زنان است. بر این اساس به نظر می‌رسد که آمار واقعی هراس بانوان هنگام خروج از خانه بیش از ۵۷ درصدی باشد که از سوی سازمان ملل متحد منتشر شده است. یکی از پیامدهای میان‌مدت محرومیت بانوان از تحصیل گرایش از آموزش‌های آنلاین است که خود چالش‌های مختلف دارد. سرعت و کیفیت پایین و هزینۀ سنگین اینترنت و دشواری فراهم‌سازی تجهیزات الکترونیکی حتی در شهرها، چه برسد به مناطق روستایی، بخشی از چالش‌های آموزش آنلاین است. ضمن اینکه نهادها و مراکز ارائه‌دهندۀ خدمات آموزشی نیز از پشتوانه و امکانات لازم و کافی برخوردار نیستند. با وجود این، آموزش آنلاین یک راه‌حل مقطعی می‌تواند باشد و نه فراتر از آن. تجربۀ آموزش آنلاین در دورۀ همه‌گیری ویروس کرونا نشان داد که در کشوری مثل افغانستان که فرهنگ آموزش آنلاین نهادینه نشده و امکانات فنی آن میسر نیست، نتایج قابل‌قبولی در پی ندارد.  علاوه بر موارد فوق، آمار خودکشی دختران و زنان در دو سال گذشته افزایش یافته است. اگرچه عوامل مختلف در افزایش این آمار نقش دارند، ولی محرومیت بانوان از تحصیل یکی از عوامل کلیدی به‌شمار می‌رود.‌ هم‌چنین افزایش مهاجرت از افغانستان در پی بازگشت طالبان به قدرت، معلول بحران اقتصادی و سیاست‌های زن‌ستیزانه طالبان به‌شمار می‌رود. محرومیت زنان از کار و تحصیل یکی از دلایل اصلی افزایش مهاجرت محسوب می‌شود. بر اساس گزارش آژانس پناهندگان ملل متحد ایران از نیمه سال ۲۰۲۳ به دلیل افزایش مهاجرت افغان‌ها جایگاه نخست کشورهای مهاجر‌پذیر جهان را از آن خود کرده است.  

۳. پیامدهای بلندمدت  

پیامدهای بلند‌مدت محرومیت بانوان از تحصیل هم برای زندگی زنان به‌صورت فردی و هم برای کشور از منظر منافع جمعی بسیار زیان‌بارتر به نظر می‌رسد. محرومیت بیش از نصف جمعیت جوان از تحصیل، چشم‌انداز بهره‌مندی کشور از نیروی انسانی متخصص را فاجعه‌بار نشان می‌دهد. افغانستان به‌عنوان یک کشور جنگ‌زده و در حال توسعه که ظرفیت جذب نیروی کار مهاجر را ندارد، به‌شدت وابسته به نیروی انسانی متخصص بومی است. تداوم محرومیت بانوان از تحصیل در کنار ایدئولوژیک‌سازی دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی، باعث می‌شود که در یک تا دو دهۀ آینده با فقدان و یا کمبود شدید نیروی انسانی متخصص و دارای مهارت مواجه باشیم. از سوی دیگر در جامعۀ سنتی افغانستان، فعالیت و حضور بانوان تحصیل کرده در بخش‌‌های صحت و آموزش، بسیار اساسی به‌شمار می‌رود. سیاست‌محرومیت بانوان از تحصیل، این دو نهاد را به‌صورت مشخص تضعیف کرده باعث می‌شود که کشور در عرضۀ خدماتی صحی و آموزشی، علاوه بر چالش مالی و لجستیکی، با چالش فقدان نیروی انسانی نیز مواجه باشد.  

علاوه بر این، آنها چشم‌انداز برابری جنسیتی، توانمند‌سازی بانوان و کاهش خشونت علیه زنان نیز، نگران‌کننده است. در افغانستان سنت پدرسالاری، اعمال خشونت علیه زنان و تبعیض جنسیتی پیشینه و ریشۀ محکم دارد. مؤثرترین راه برای توانمند‌سازی بانوان، مبارزه با پدرسالاری، افزایش برابری جنسیتی و جلو‌گیری از اعمال خشونت علیه زنان، دسترسی بانوان به آموزش و اشاعۀ آگاهی است. اقدام طالبان در محروم‌سازی زنان از تحصیل در کنار دگرگونی سنت‌محور نصاب آموزشی باعث می‌شود که فرهنگ‌ پدرسالاری و نگاه مالکانه به زن بازتولید و در مقیاس وسیع تبلیغ و ترویج گردیده بسترهای فرهنگی تبعیض جنسیتی و اعمال خشونت علیه زنان تقویت گردد. این در حالی است که همین اکنون افغانستان یکی از پنج کشور خطرناک برای زنان محسوب می‌شود. 

نتیجه‌گیری 

بازگشت طالبان به قدرت و اعمال محدودیت‌های گسترده بر زنان پیامدهای عمیق و جبران‌ناپذیری برای زنان و کشور دارد. در این میان پیامدهای محرومیت بانوان از تحصیل بر اساس شاخص زمانی به سه نوع کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلند‌مدت تقسیم می‌شوند. شوک روانی، احساس ناامیدی، زیان‌های اقتصادی و بازگشت کشور به شرایط قرن نوزدهم از پیامدهای فوری و کوتاه‌مدت محرومیت زنان از تحصیل توسط طالبان به‌شمار می‌روند. اما در بازۀ زمانی میان‌مدت گسترش افسردگی،‌ افزایش کودک‌همسری، ازدواج‌های اجباری و کودکان کار، تشدید خشونت‌های خانوادگی و اجتماعی علیه زنان، افزایش نرخ خودکشی، افزایش بی‌سابقۀ مهاجرت و پناه بردن به آموزش‌های آنلاین از جملۀ ‌پیامدهای محرومیت زنان از تحصیل محسوب می‌شوند. در نگاه بلند‌‌مدت‌تر بازتولید فرهنگ پدرسالاری، جلوگیری از توانمندشدن بانوان، محرومیت کشور از جمله بخش‌‌های صحت و آموزش از نیروی متخصص زنان و نهادینه شدن خشونت علیه زنان را به عنوان پیامدهای جلوگیری از دسترسی زنان به تحصیل بر‌شمرد. از این رو، انتظار می‌ورد که جامعۀ جهانی، نهادهای حقوق بشری،  شخصیت‌های سیاسی و متنفذ ملی و سایر بازیگران ذی‌دخل در مسایل افغانستان با توجه به پیامدهای ویرانگر محورمیت زنان از تحصیل سازو‌کارهایی را روی دست گرفته دسترسی زنان به تحصیل را در اولویت ‌قرار دهند. 

* امید شرافت، نام مستعار یک استاد پیشین دانشگاه در کابل و پژوهشگر روابط بین‌الملل است. 

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required