featured image

‌هدف ممنوعیت ‌نوروز، ‌طالبانی‌سازی جامعۀ افغانستان است

سال نو در حالی فرا رسیده است که برگزاری جشن نوروز در افغانستان حرام دانسته شده و ممنوع ‌است. گروه طالبان پارسال در اول ماه حمل با غیراسلامی و مجوسی ‌خواندن جشن نوروز، آن را رسماً ممنوع اعلام کرد. این در حالی است که این جشن بزرگ و فراملی از سوی یونسکو (۳۰ سپتامبر ۲۰۰۹) به‌مثابه ‌میراث غیر‌ملموس جهانی ثبت جهانی شد؛ جشنی که از عهد باستان تا زمانۀ ما با برگزاری آیین‌های متفاوت در کشورهای افغانستان، ایران و کشورهای آسیای میانه گرامی داشته ‌شده است. 

‌ممنوعیت این جشن از سوی ‌طالبان ‌نقض آشکار حقوق ‌اجتماعی و فرهنگی مردم افغانستان‌ و ‌تصمیمی است ‌مبتنی بر تفسیر تندروانه و بنیادگرایانۀ این گروه از منابع دینی و نشان‌دهندۀ عقب‌ماندگی فرهنگی ‌و نیز ‌دشمنی این گروه با تنوع فرهنگی‌‌‌ـ‌اجتماعی‌. بنابراین، ‌‌انفجار دادن دو مجسمۀ بزرگ بودا در ولایت بامیان ‌(۱۱ مارچ ۲۰۰۱)، تحمیل پوشش یکسان و سیاهرنگ بر زنان‌، وادارسازی مردان به گذاشتن ریش‌ و منع موسیقی و رقص و تصویر‌ ‌شواهد و مستنداتی است که ماهیتِ ‌فرهنگ‌ستیز‌ ‌این گروه و ارادۀ آن ‌به نابودی ‌میراث‌های فرهنگی و تمدنی کهن افغانستان را به اثبات می‌رساند‌. در‌واقع ممنوعیت برگزاری جشن نوروز نیز ‌بخشی از سیاست کلان ‌این گروه‌ است که با هدف ‌یکسان‌‌سازی فرهنگی و ‌تحمیل هویت و سلطۀ ایدئولوژیک‌ آن ‌بر جامعۀ افغانستان اجرا شده است‌.‌ 

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

بدیهی است که نوروز به‌مثابه جشن تحویل سال هیچ ربطی به دین یا ایدئولوژی خاصی ندارد و از روزگار باستان تا کنون از سوی مردمان این حوزهٔ تمدنی، ورای هر باور و نگرشی، نکو داشته ‌شده است و جز افراد و گروه‌‌های عقبگرا و متعصبِ معدودی چون طالبان، ‌آن را از دید حلیت و حرمت ندیده و موضوع فتوای شرعی قرار نداده است. درواقع، این جشن بزرگ، گرامیداشت دگردیسی، نوشدگی و شکوفایی دوبارۀ طبیعت پس از فصل سرد زمستانی تلقی می‌شده و با آیین‌های مردمی مشابه و متفاوت ‌در جهان فارسی جشن گرفته می‌شده است. 

درواقع فرهنگ نوروز با آیین‌های متنوع و متفاوت و گسترهٔ جغرافیایی فرامرزی و پویایی خود، با ایدئولوژی و تفسیر تنگ‌نظرانه و تندروانهٔ گروه طالبان از منابع دینی و نیز نگرش عصبیت‌بنیاد ‌این گروهِ ‌خشونت‌گرا در تضاد است. چه اینکه این جشن انرژی مردم را برای شاد زیستن، امید به زندگی و آبادانی و نیز آزادی و تنوع افزایش می‌دهد و در فضای عمومی رها می‌سازد و این نه‌تنها در تضاد با جامعۀ دچار هراس، ایزوله‌شده و یک‌دست‌ مورد‌نظر ‌طالبان‌ که می‌تواند تهدیدی برای به چالش کشیدن سلطۀ این گروه باشد. ‌‌سیاستی که ‌با ‌ایجاد محدودیت و سانسور بر صنعت نشر کتاب و کتابفروشی‌ها، محدودسازی کامل دسترسی مردم به اطلاعات آزاد و نیز استفاده از زبان و اصطلاحات فارسی در ادارات و نهادهای آموزشی همراه بوده است. 

امسال اما تجربۀ ممنوعیت نوروز ‌‌به این دلیل که در سال‌های پیش از قدرت‌گیری مجدد طالبان با آغاز سال آموزشی جدید همراه بود، به‌ویژه برای میلیون‌ها دختر و زن محروم‌شده از آموزش و دیگر حقوق‌بشری و شهروندی چون حق کار و گشت‌گذار مستقلانه و آزاد، دشوارتر نیز است. جشن نوروز، به‌مثابه یک میراث و سرمایهٔ فرهنگی مشترک، پیونددهندهٔ گروه‌های متفاوت اجتماعی و بهانه‌ای برای شادمانی طبیعی و تعامل صمیمانه و سازگارانه با طبیعت و محیط‌زیست بوده است و ممنوعیت آن جامعهٔ جنگزده و دچار بحران‌ هویتی و روانی ما را از فرصت‌هایی برای همگرایی و شادمانی و تعامل همدلانه و آرامش محروم می‌کند. در نتیجه، برخورد ایدئولوژیک‌ با این جشن فرهنگی مردمی و باستانی و نیز سیاسی‌سازی آن، ‌بر شکاف‌های اجتماعی خواهد افزود و نیز می‌تواند زمینه‌ساز بحران‌های اجتماعی و سیاسی غیرقابل‌پیش‌بینی شود. 

نوروز در‌واقع نسل‌ها سازندهٔ خاطرات جمعی مردم افغانستان بوده و با‌ تار و پود زندگی آنها درآمیخته است. به‌ویژه کودکان و زنان به بهانهٔ برگزاری این جشن، فرصت‌های تنفس و گشت‌وگذار در طبیعت می‌یافته‌اند. 

افزون بر افزایش همبستگی میان اقوام ساکن در افغانستان، نوروز‌ می‌تواند پیونددهندۀ ملت‌های منطقه و زمینه‌ساز دادوستدهای فرامرزی فرهنگی ‌میان کشورهای همسایه باشد. این جشن که نمایندۀ غنای فرهنگی و تمدنی جامعۀ ماست، هم‌چنین دارای ظرفیت‌های ارجمندی برای جلوگیری از تعصب و خشونت از یک سو و گسترش فرهنگ آشتی، رواداری و صلح از سوی دیگر باشد؛ جشنی که ‌جایگزین ‌ندارد. 

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required