featured image

«اندکی درنگ»؛ نگاه زن‌مدارانه به‌ داستان‌های ‌تقی واحدی‌

‌تقی واحدی، نویسنده‌ و روزنامه‌نگار افغانستانی، از نخستین و موفق‌ترین داستان‌نویسان مهاجر در ایران است. او بیشتر به نوشتن داستان‌های کوتاه با درون‌مایۀ مهاجرت، آثار اجتماعی و فرهنگی جنگ و مسائل زنان پرداخته است. 

با بررسی داستان‌های مجموعۀ «اندکی ایستادن» که در سال ۱۳۹۸ توسط نشر ‌آمو‌ به چاپ رسیده است، می‌توان دغدغه‌های حقوق زن و نگاه انتقادی به سنت‌ها، باور‌ها و قوانین زن‌ستیزانه در دهۀ هفتاد خورشیدی در افغانستان و در فضای مهاجرت را به‌روشنی مشاهده کرد. 

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

در داستان «شیرین» از این مجموعه، دختر مهاجر جوانی به نام ‌شیرین‌ و خانواده‌اش در کورۀ آجرپزی مشغول به کار‌ند و در همان محل زندگی می‌کنند. جوان کارگر مهاجری به نام «قدیر» که در نزدیکی خانۀ آن‌ها در یک اتاق مجردی ساکن است، از شیرین خواستگاری کرده است. شیرین نیز به او علاقه‌مند است، ولی «صفدر»، برادر شیرین به‌شدت با ازدواج آن‌ها مخالف است. شیرین اعتقادات مذهبی دارد. نماز می‌خواند و ارتباطش با قدیر فقط در حد صحبت کردن بوده، ولی صفدر او را به دلیل صحبت کردن با ‌قدیر‌ کتک زده و از دستش آب و غذا نمی‌خورد. چون معتقد است به خاطر ارتباط با نامحرم نجس شده است!  

شیرین سرانجام در آستانۀ نقل مکان خانواده به محل دیگری نزدیک شهر، تصمیم جسورانه‌اش را عملی می‌کند و همراه قدیر از محلۀ آجرپزی می‌گریزند. در میان زنانی که تقی واحدی در داستان‌هایش آفریده، شیرین تنها شخصیتی است که شجاعانه در برابر قوانین ناعادلانه و جاهلانۀ خانواده و جامعه می‌ایستد و خودش برای ازدواج و آینده‌اش تصمیم می‌گیرد. 

در دیگر داستان‌های مجموعۀ ‌اندکی ایستادن‌ زنانی را می‌بینیم که به زندگی در میان قیدوبندهای به اصلاح اخلاقی، دینی و سنتی تن داده‌اند و ستم‌هایی که از سوی خانواده و جامعه بر آن‌ها می‌رود را با شکیبایی تاب می‌آورند. 

در داستان «چهارشنبه‌‌ آخر» که در دورۀ اول تسلط طالبان بر افغانستان می‌گذرد، دختر جوان پرشور و نشاطی به نام «زرمینه» تنها یک روز در سال اجازه دارد بدون چادری (برقع) در محوطه‌ی زیارتگاه سخی (در مزار‌شریف) حضور پیدا کند، اطرافش را بدون مزاحمت چشمی مشبک چادری ببیند و آزادانه هوای بهاری را تنفس کند. 

اشتیاق و شادی کودکانۀ ‌زرمینه‌ که همراه مادربزرگش به زیارتگاه رفته و توانسته برای یکی‌ـ‌دو ساعت، چادری‌اش را بردارد، دل خوانندۀ داستان را به درد می‌آورد. اما او به همین مقدار آزادی در روزی که زیارتگاه به زنان اختصاص یافته، خشنود است و حتی جرئت ندارد برای ساعتی بیشتر ماندن در روضۀ سخی به بی‌بی‌اش اصرار کند. 

تقی واحدی در کنار پرداختن به دشواری‌های و ناملایمات جنگ، مهاجرت و معضلات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، از محرومیت‌های زنان، نقض حقوق‌شان و شوربختی‌هایی که گریبان‌شان را گرفته، غافل نمی‌ماند. 

در داستان ‌اندکی ایستادن‌ خانوادۀ مهاجری در راه بازگشت اجباری از ایران به افغانستان از رودخانه‌ای گذر می‌کنند. زن هیجان‌زده می‌گوید در عمرش رودخانه‌ای به این بزرگی ندیده است. شوهرش با خنده طعنه می‌زند: «تو چه را دیدی، که رودخانه‌ی بزرگ را دیده باشی؟» زن با خشم و اندوه جواب می‌دهد به خاطر این است که تو هیچ‌وقت اجازه ندادی از خانه خارج شوم. وقتی از تو درخواست می‌کردم که با هم به گردش برویم، می‌گفتی جای زن درخانه است و زن را چه به گردش؟ 

واحدی در داستان «امباق» به معضل ‌چند‌همسری‌ می‌پردازد که در افغانستان و برخی کشورهای اسلامی رایج است و زنان بسیاری قربانی آن شده‌اند. در این داستان، راوی که زن اول قوماندان شیردل است، ماجراهای هم‌زیستی و همراهی با امباقش‌ ماتاب (مهتاب) را نقل می‌کند. در حالی که چند سال از مرگ قوماندان می‌گذرد، فقر و بی‌کسی این دو زن، آن‌ها را ناگزیر از ادامۀ هم‌زیستی تلخی کرده است و لحظه‌های رقت‌انگیزی می‌آفریند. 

‌راوی و امباقش به کمک هم گلیم می‌بافند تا بتوانند از پس هزینه‌های سنگین زندگی خود و فرزندان‌شان در سال‌های سیاه سلطۀ طالبان برآیند. نویسنده، بیزاری و کینۀ دو زن درمانده و بی‌پناه را نسبت‌به یکدیگر به‌خوبی نشان می‌دهد و دنیای زنانۀ آن‌ها را که لبریز از حسرت، رنج، خشم و استیصال شده است، با مهارت و ظرافت به تصویر می‌کشد. در داستان «امباق» زشتی و شومی پدیدۀ ‌چند‌همسری‌ به‌روشنی قابل مشاهده و درک است: «رضایت پایین زنان در ازدواج‌های چندهمسری، نشان میدهد که این عمل صرفاً در تدوام نسل بشر سودمند است؛ اما این سودمندی در عوض مشکلات روانشناختی و عملکرد ضعیف خانواده که طبعاً بر سلامت روانی فرزندان نیز تأثیرگذار خواهد بود، ایرادی مهم و اساسی است که باید در نظر گرفته شود. چند‌همسری تنها از نظر اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی مشکل‌ساز نیست، بلکه در ذات خود نیز مسئله‌ای بغرنج، پیچیده و حساس است. با توجه به ناخوشایند بودن و حتی غیر‌قانونی بودن تعدد زوجات در بسیاری کشورها، مطالعات محدودی در این خصوص صورت گرفته است. همین امر و شواهد گردآوری‌شده، نشان‌‌دهندۀ این واقعیت است که در دنیای مدرن امروزی، نیاز مبرم است که قوانین، متناسب با زندگی و تفکر انسان مدرن و فارغ از گذشتۀ تکاملی، وضع و اجرا شود.»‌ (مجلۀ روان‌شناختی و روان‌پزشکی «شناخت»، سال هشتم، شمارۀ ۵، سال ۱۴۰۰، صص۱۲ و ۱۴) 

تقی واحدی در داستان‌های مجموعۀ «اندکی ایستادن» با نکته‌سنجی‌ها و جزئی‌نگری‌هایی هنرمندانه بر نقطه‌های تاریک زیست، فرهنگ و باورهای مردم افغانستان نور می‌تاباند و در مورد نابرابری‌ها، ناآگاهی‌ها و ستم‌هایی که عرصه را بر اقشار مختلف جامعه‌ (چه ساکن در افغانستان و چه مهاجر در ایران)، به‌ویژه زنان طبقۀ فرو دست تنگ می‌کند، هشدار می‌دهد.  

* ریحانه بیانی، داستان‌نویس و منتقد ادبی‌‌ـ‌‌فرهنگی است. 

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required