featured image

به مولوی عادل‌شاه کمک کنیم

موسی ظفر* 

مولوی عادل‌شاه از آن فرماندهان طالبان است که حتی مورچه‌ها به کودکان‌شان توصیه می‌کنند سر راه این بی‌وجدان سبز نشوند. چهار زن دارد اما این اواخر پسر خوش‌پشمی به اسم حقبین را برای خودش کنار کشیده بود. گپش به ولسوال طالبان برای ولسوالی سید‌آباد رسید و ماتمی به پا شد.  

ولسوال که از سالهای قبل روی حقبین کراش داشت مولوی عادل‌شاه را متهم به فساد اخلاقی کرد و حقبین را نزد خودش فراخواند تا بر اساس شایستگی به عنوان محافظ استخدام شود. او مولوی عادل‌شاه را به زندان افکند و حکم داد تا به جرم لواط زیر دیوار شود. ولسوال با تمام بدی‌هایش اما انسان خوبی است و تصمیم گرفت قبل از کشتن عادل‌شاه، برای چهار زن و ۱۳ فرزند او سرپرست پیدا کند. او از دو برادر عادل‌شاه خواست تا هر کدام با دو زن عادل‌شاه عروسی کنند و سرپرستی کودکان‌‌اش را به عهده بگیرند. وقتی برادران عادل‌شاه اعتراض کردند ولسوال به آن‌ها گفت که عادل‌شاه را مرده حساب کنند زیرا امکان نجاتش نیست. و در صورتی که عادل‌شاه مرده باشد بر آن‌ها حرجی نیست که با زنان او عروسی کنند. برادران عادل‌شاه قبول کردند.  

ولسوال طالبان لطف دیگری نیز به خانواده عادل‌شاه کرد. او گفت که عروسی در خانواده عزادار درست نیست و به همین دلیل به برادران عادل‌شاه وقت می‌دهد که قبل از مرگ برادرشان عروسی کنند. ولسوال امر کرد که عادل روز بعد از عروسی زنانش زیر دیوار شود. عروسی به میل ولسوال برگزار شد. 

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

فردای عروسی، زمانی که جنگجویان طالبان عادل‌شاه را برای اجرای حکم می‌بردند از طرف دفتر هبت‌الله به ولسوال زنگ آمد که عادل‌شاه را مانند تمام اعضای دیگر طالبان مورد عفو قرار دهد. هبت‌الله اما حکم داده بود که دیگر هیچ کس حق ندارد به عادل‌شاه کمک کند. عادل رها شد و مستقیم سراغ برادرانش رفت تا زن‌هایش را پس بگیرد. برادران عادل نپذیرفتند. به همسرانش مراجعه کرد و آن‌ها نیز نخواستند زندگی تازه‌شاد‌شده خود را فدای عادل‌شاه کنند.  

حالا مولوی عادل‌شاه که تا دو هفته قبل همه چیز داشت، هیچی ندارد. او دو بار سراغ همسنگران سابقش رفته است تا یک واسکت کوچک انتحاری که برای خانواده‌اش کفایت کند بگیرد اما جواب رد شنیده است. به یکی-دو جنگجو مراجعه کرده است تا یک بمب بشکه‌ای قرض بگیرد و برادرانش را به شهادت برساند، تیرش اما به سنگ خورده است.  

عادل‌شاه حتی خواست خودکشی کند. او به دوستش زنگ زده و پرسیده است که چگونه خودش را بکشد. دوستش که نتوانسته در تلفن واضح حرف بزند گفته است: «یک بلست پایین‌تر از عضوی بدنت که با آن فکر می‌کنی ریسمان بیانداز و خودت با به درخت بیاویز. حتما می‌میری.» عادل‌شاه ریسمانی را به زانویش می‌بندد و دو ساعت از درخت آویزان می‌ماند اما نمی‌میرد. چند روش دیگر را نیز تجربه می‌کند اما ناکام می‌ماند.  

اکنون عادل‌شاه از ما خواسته است تا برایش کمک کنیم که زودتر شهید شود. اگر طرحی دارید لطفا از طریق گوفندمی برای دفتر روزنامه ارسال کنید تا به مولوی عادل‌شاه بفرستیم.  

موسی ظفر، طنزنویس و روزنامه‌نگار است.

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required