featured image

مادران پناهجوی افغانستانی در پاکستان مجبور به سقط جنین می‌شوند

نرگس*، سارنوال پیشین جنایی، به‌خاطر تهدیدات امنیتی، در ماه دسامبر ۲۰۲۳ به پاکستان فرار کرد و برای رفتن به یکی از کشورهای اروپایی درخواست پناهندگی داد. درخواست ابتدایی آنها پذیرفته شد و قرار شد که کشور مورد‌نظر درخواست مهاجرت آنها را ‌بررسی نهایی کند.

درست در همین زمان‌ نرگس ۲۴ ساله متوجه شد‌ که باردار است. او پس از ازدواجش یک سال پیش، بارها به مادر شدن و بزرگ کردن اولین فرزندش با محبت و عشق فکر کرده بود، اما تصور نمی‌کرد‌ بارداری او را بر سر یک دو‌راهی قرار دهد. او با هر کسی که مشوره می‌کرد، به او می‌گفتند که اگر طفلی به دنیا بیاورد، پروندۀ مهاجرت‌شان به تأخیر خواهد افتاد و شاید رد شود و افزون بر این،‌ او نمی‌تواند برای طفلش پاسپورت و اقامت پاکستان را بگیرد. نرگس در صحبت با زن‌تایمز می‌گوید: «به افسردگی شدید دچار شده بودم. شب و روز گریه می‌کردم و حالم هیچ خوب نبود. شوهرم گفت که با این وضعیتم [اگر زایمان هم داشته باشم] دیوانه و یا روانی خواهد بود، بهتر است سقطش کنم.»

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

این تازه آغاز مشکلات بیشتر برای این زوج بود. هرچند سقط جنین در پاکستان غیرقانونی نیست، اما موارد سقط جنین بسیار محدود است و شامل مواردی می‌شود که جان مادر و کودک در خطر باشد. بر اساس ‌تحقیقی که در سال ۲۰۱۲ انجام شده است، پاکستان با داشتن ۵۰ سقط جنین در هر یک‌هزار مادر باردار، یکی از بالاترین آمار سقط جنین در جهان را دارد و به دلیل محدودیت قانونی، بسیاری از زنان پاکستانی به سقط جنین با استفاده از داروهای بدون نسخه دست می‌زنند و درنتیجه، جان بسیاری از آنان را به خطر می‌افتد.

نرگس و همسرش ابتدا برای سقط جنین به نزدیک‌ترین شفاخانه در ‌اسلام‌آباد ‌رفتند، اما داکتر معالج به آنها گفت که جنین و مادر هر دو سالم‌اند و اجازۀ سقط ندارند.

نرگس به مشورۀ یکی از دوستانش که تجربۀ سقط داشت، تابلیت‌هایی از داروخانۀ نزدیک خانه‌اش تهیه ‌و فوراً مصرف کرد. وضعیت او تا پنج ساعت اول ‌عادي بود، ولی بعد از آن به‌ دردهای شدیدی دچار شد: «از شدت درد به خود می‌پیچیدم و بعد از چند لحظه بی‌هوش شدم.»

وقتی نرگس به هوش آمد، همسرش او را با امبولانس به شفاخانه منتقل کرد. داکتران پس از معاینه گفتند که جنین‌ او از بین رفته‌ و برای خارج کردن آن‌ ‌به انجام ‌کورتاژ نیاز است: «عمل کورتاژ بدترین تجربه برای من بود. شاید اگر زایمان می‌کردم‌ آنقدر درد را تحمل نمی‌کردم. بدنم ضعیف شده بود، می‌لرزیدم و درجۀ کم‌خونی‌ام بالا بود.»

رفتن به شفاخانه جان نرگس را نجات داد، اما این گزینه برای بسیاری از مادران مهاجر افغانستانی که ویزا یا اجازۀ اقامت قانونی در پاکستان را ندارند، موجود نیست.

مرضیه، ۳۳ ساله، نزدیک بود جانش را در پشاور از دست بدهد و اکنون بعد از گذشت ماه‌ها، هنوز در خانه بستری و بیمار است. او که مادر چهار فرزند است و اقامت قانونی ‌ندارد، در ماه جولای ۲۰۲۳‌ برای سقط جنین  به یک زن پاکستانی، که خود‌ را قابله معرفی کرده بود، در منطقۀ حیات‌آباد پشاور مراجعه کرد. به گفتۀ مرضیه، این زن در بدل گرفتن ۲۰ هزار کلدار به او حد‌اقل نُه تابلیت داد‌ تا بخورد و سه تابلیت دیگر را در واژن او قرار داد. اثر این دارو‌ها ‌فوری بود و مرضیه را دچار درد‌های شدید و خفیف کرد: «حس می‌کردم‌ کسی مرا با چاقو می‌زند. تکه‌‌تکه می‌شدم و از درد [به خود] می‌پیچیدم.»

مرضیه نتوانست این دردها را تحمل کند و بی‌هوش شد. ‌بعد از چند لحظه، وقتی چشمانش را باز کرد، متوجه شد‌ که تمام بدنش غرق در ‌خون و ‌زن پاکستانی در حال پاک کردن آن است: «او خون‌ریزی و داخل بدنم را با مواد مخصوص طبی پاک کرد. در حین پاکاری، یک درد ناگهانی و شدیدتر دیگر را حس کردم و جیغ بلندی زدم.»

شوهر مرضیه که بیرون از اتاق منتظر بود، با شنیدن جیغ، وارد اتاق شد. او متوجه شد که قابله بخشی از رحم مرضیه را بریده و ‌بریدگي ‌باعث خونریزی شدید شده است: «وقتی ‌من جیغ می‌زدم، قابله مرا به زبان اردو فحش می‌داد و می‌گفت چپ باش! حالا اگر جیغ‌های تو را همسایه‌ بشنو‌د به پولیس زنگ می‌زند و ترا هم به زندان می‌برند و مرا هم.»

وقتی آن زن دید‌ که نمی‌تواند جلو خونریزی را بگیرد، مرضیه و شوهرش را به‌زور از خانه‌اش بیرون کرد‌: «‌ما به‌مشکلی به خانه رفتیم. یک شب را با درد و خونریزی سپري کردم و فکر می‌کردم‌ آخرین شب زندگي ‌من است.»

آنها فردای آن روز برای گرفتن دارو دوباره به آن زن تماس گرفتند، ولی او  شمارۀ تماس خود را تغییر داده بود. مرضیه می‌گوید که او هفته‌ها ‌با خونریزی و درد سپري کرد، ولی نمی‌توانست از ترس زندانی شدن به شفاخانه برود: «اگر شفاخانه می‌رفتم، آنها می‌فهمیدند که سقط جنین عمدي انجام داده‌ام و مرا به این جرم زندانی می‌ساختند.»

او با مشورۀ دوستان ‌داکترش، توانست خود‌ را در خانه مداوا کند و پس از دو ماه به داکتر مراجعه کند: «بعضی دوستانم برایم زنگ زدند و مشوره دادند‌ که چطور ‌زخمم را پانسمان کنم و جلو خونریزی شدید را بگیرم، ولی وقتی نزد داکتر رفتم گفت، رحمت میکروبی است و باید متواتر دارو مصرف کنی و استراحت کني.» مرضیه تا هنوز نیز خونریزی خفیفی دارد و با درد‌های شدیدی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ چیزی که لذت یک زندگي عادي را از او گرفته است.

بر اساس گزارش سازمان ‌World Population Review‌ که در سال ۲۰۲۰ انجام شده است، سقط جنین تنها در ۶۸ کشور جهان به‌طور کامل قانونی است و در ۴۲ کشور، تنها در صورتی قانونی است که ادامۀ حاملگی منجر به مرگ مادر شود. قبل از قدرت‌گیری دوبارۀ طالبان، در افغانستان  نیز (مانند پاکستان) فقط زمانی به یک زن اجازۀ سقط جنین داده می‌شد‌ که او سند پزشکي مؤیدِ خطر مرگ خود را در صورت ادامۀ بارداری ارائه می‌داد.

با توجه به شمار زیاد مهاجران افغانستان در پاکستان و آغاز شدن مرحلۀ دوم اخراج مهاجران از این کشور، مهاجران افغانستانی، به‌خصوص زنان، در وضعیت ناپایدار و بدی قرار دارند.

رخسار*، یکي از قابله‌های افغانستانی مقیم ‌پاکستان، که در حال حاضر در یکي از شفاخانه‌های ‌اسلام آباد کار می‌کند، در صحبت به زن‌تایمز می‌گوید‌ که هر ماه حد‌اقل شش زن افغانستانی برای سقط جنین به او مراجعه می‌کنند: «آنها نزد من می‌آیند تا در بیمارستان طفل‌شان را سقط کنیم، اما  ما این کار را نمی‌کنیم. وقتی از ما جواب رد می‌شنوند، [به استفادۀ خودسرانه] از دارو و راه‌های غیر‌قانونی برای سقط جنین رو می‌آورند.»

او می‌افزاید که استفادۀ خودسرانه از دارو‌‌ و شیوه‌های سنتی سقط جنین بارها برای بیمارانش مشکل‌ساز بوده و حتا آنها را با مرگ مواجه ساخته است: «پیشگیري از بارداري خیلی مهم است. وقتی این زنان‌ با شیوه‌های عنعنوی جنین در بطن‌شان را سقط می‌کنند، خود‌شان نیز با خطر مرگ مواجه می‌شوند.»

در افغانستان پیش‌گیري از بارداری، به‌خصوص در بیرون از شهرها، مرسوم نیست و این مسئله باعث شده است که افغانستان یکی از بالاترین آمار مرگ‌و‌میر مادران در جهان را داشته باشد‌. در سال ۲۰۱۹ وزارت صحت عامۀ افغانستان اعلام کرد که زنان به‌طور میانگین «شش کودک» به دنیا می‌آورند. در نظام جمهوریت برنامه‌های تبلیغاتی برای وقفه‌دهی بین ولادت‌ها و انتخاب کمتر فرزندان برای خانواده‌ها موجود بود، اما با آمدن طالبان حتا این تبلیغات نیز ممنوع شد. تا کنون از وضعیت زنانی که در افغانستان تحت کنترول طالبان مجبور به سقط جنین می‌شوند، گزارش‌های گسترده‌ای وجود ندارد، اما ‌زنان افغانستانی که در پاکستان سقط جنین انجام داده‌اند، از وضعیت اسفبارشان شکایت دارند.

ریحان*، ۳۲ ساله، که  تا قبل از قدرت‌گیری طالبان در افغانستان ‌خبرنگار ‌یک رادیوی محلی بود، بعد از رسیدن به پاکستان، طفل دو‌ماهه‌اش را سقط کرد، می‌گوید که در روز‌های اول بعد از سقط جنین به خاطر مشکلات مالی‌ نتوانست درست تغذیه کند: «در ۲۴ ساعت یک بار غذا می‌خوردم و این باعث می‌شد‌ بدنم شدیداً دچار لرزش ‌و ضعف شود.» او ‌می‌افزاید: «نتوانستم ‌دوا‌هایی را که داکتر ‌تجویز کرده بود ‌خریداری کنم؛ حالا هیچ روزی نیست که خوب باشم.»

نرگس که پس از دو روز بستری شدن در شفاخانه به خانه بازگشت، می‌گوید که دچار ‌عذاب وجدان و افسردگي است: «تنها که می‌شوم، صدای‌ طفلم را می‌شنوم.»

یادداشت:‌

– لاله شمس، نام مستعار یک خبرنگار افغانستانی است.

– به‌منظور حفظ امنیت افراد، در این گزارش از نام‌های مستعار استفاده شده است.

برای دریافت خبرنامه زن تایمز (به زبان انگلیسی)، این‌جا ثبت‌نام کنید

* indicates required

اشتراک در خبرنامۀ زن‌تایمز

* indicates required